شاید آنچه ما را جذب خاطرات میکند جزئیات آنها نیست بلکه هاله و رایحهی محوی از آنهاست که در اشیایی که در زمان حال نگهداریشان میکنیم جای گرفته است. این هاله به ناگزیر حسی از غم و دلتنگی را در ما بر میانگیزاند درست مثل زمانی که به تماشای خرابههای باستانی یونان و رم و بناهای متروک مینشینیم.
مهرانگیز کار با بیان اینکه هیچوقت باور نمیکرد که حکومت بتواند به اجبار حجاب بر سر زنان کند، میگوید که جمهوری اسلامی به کمک فضایی که جنگ ایران و عراق در کشور ایجاد کرده بود، حجاب اجباری را به زنان تحمیل کرد و در شرایط جنگی و روزهایی که دائماً پیکر سربازان را از جبههها میآوردند، اصلاً ممکن نبود که زنها بتوانند برای حق از دسترفتهای مثل حق انتخاب پوشش مبارزاتی را سازماندهی کنند.
کتاب سفر روس سرانجام در سال ۱۳۶۹ در تهران منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت. این کتاب، گزارش سفر آل احمد به شوروی و سرشار از گزارش دیدارهای او از نقاط مختلف آن کشور است. آل احمد اساساً گزارشنویس خوبی بود.
بنیادگرایی، بهویژه با ویرانیهایی که به بار آورده است و آمادگیاش برای ستیزهجویی، در جهان امروز چیست، اگر آرامگاه و سنگ گور خدایان در بناهایی سنگی (متصلب) و بیروحشده و تأسیسهای بربادرفتهی پیامبران را نمیجوید!
اعجوبه! آنقدر زندگی جالبی دارد که آدم میماند از کجا شروع کند: از تأسیس انتشارات فرانکلین که معروفترین کار اوست؛ از دایرهالمعارف فارسی که حاصل فکر و ابتکار او بود و واقعاً بعضی در نوسازی ایران سهم قابلملاحظهای دارند. سهم همایون صنعتیزاده در نوسازی ایران فراموشنشدنی است.
آثار کافکا، سوغاتیِ داغ و تازهای بود که صادق هدایت با خود از فرنگ آورد. هدایت در سال ۱۹۳۰ از اروپا بازگشت. با این حال، سالها طول کشید تا ترجمهای از کافکا را در ایران منتشر سازد. سرانجام در سال ۱۹۴۳ با تأسیس مجلهی سخن به سرپرستی پرویز ناتل خانلری ظاهراً این فرصت مهیا گشت.