یک گفتگوى دشوار سه نتیجهی بالقوه دارد: یک راهحل تمامعیار (وسوسهانگیز، اما غیرواقعی)، یک برنامه (نقشهای برای رسیدن به راهحل) یا نوعی تفاهم (که آگاهی جدیدی از چگونگى تجربهى طرف مقابل به دست میدهد و شالودهى محکمی را بنا مینهد که بر اساس آن میتوان به برنامه و راهحلی دست یافت). در تلاش برای انجام گفتگویی دشوار بدون حضور میانجی، توصیه میکنم ابتدا به دنبال تفاهم باشید.
سرمایهداری دارای نقاط قوت و ضعف است و نقدهای وارده بر آن بر کسی پوشیده نیست. از زمانی که نظامهای اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد در قرن هجدهم در اروپا شروع به کار و گسترش کردند، این نقدها هم بهطور گسترده و متناوب مطرح شدند. این نقدها هرگز بیتأثیر نبوده و در واقع نیروی محرکهی جنبشهای طولانی اصلاح اقتصادی در طول دو قرن اخیر بوده است و سبب شده که اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد قرن نوزدهمی، به اقتصادهای مختلط و دولت رفاهی و دموکراسیهای صنعتیِ پیشرفتهی قرنهای بیستم و بیستویکم تبدیل شود.
او از دههی 1990، کتابهای عامهپسندی دربارهی زبان، ذهن و رفتار انسان نوشته، اما در دههی اخیر به علت موضع نامتعارفش دربارهی وضعیت دنیا بیش از پیش شهرت یافته است. پس از بحران مالی سالهای 2009-2008، در حالی که دیگر نویسندگان سرگرم نگارش کتابهایی دربارهی ازهمگسیختگیِ عمیق جامعه بودند، پینکر سازِ مخالف زد و گفت که اوضاع دنیا بهتر از همیشه است.
در سالهای پایانی دههی 1990، جوانان ایسلندی در مصرف مواد مخدر و الکل و سیگار، از تمام کشورهای اروپایی پیشی گرفته بودند. این موضوع توجه مسئولان را جلب کرد و به دنبال راهی برای رفع معضلات ناشی از مصرف مواد مخدر و الکل برآمدند. درمانگران ایسلندی گفتند وقتی افراد به هروئین معتاد میشوند، چرا به ورزش و هنر معتاد نشوند؟ این جمله سرآغاز تحولی بنیادین در ایسلند شد.
یورگن هابرماسِ ۹٢ ساله، فیلسوف بزرگِ آلمانی با کاوشی عظیم در پیوندهای بین دین و تفکر عقلانی بسیاری را شگفتزده میکند. جدیدترین اثرِ این اندیشمند برجسته که شهرتی جهانی دارد، دو سال پیش با عنوان تاریخ فلسفه در قالب یک اثر دو جلدی با بیش از ۱۷۰۰ صفحه به زبان آلمانی منتشر شد.
به رغم آن که مفاهیم و نظریات کلیدی فیلسوف فرانسوی، میشل فوکو، پیوند تنگاتنگی با وضعیت همهگیری جهانی کنونی دارد اما به نظر میرسد چپگرایان به ندرت از این ابزار برای تحلیل وضع موجود استفاده میکنند و در نهایت شگفتی این راستگرایان هستند که از او نقل قول میکنند. این دگرگونی در توجه به آرای فوکو ناشی از چیست؟