سالهای سکوت؛ بهائیان روسیه ۱۹۴۶-۱۹۳۸
عشقآباد که امروز پایتخت جمهوری ترکمنستان است، زمانی بیش از یک قرن پیش، خانهی جمعیت بزرگی از بهائیان ایران شد که از آزار و بهاییستیزی در ایران گریخته بودند، و به این شهر نوبنیاد مهاجرت کردند. عشقآباد در عرض چند سال به یکی از بزرگترین مراکز تجمع جامعه بهائی تبدیل شد.
در آستانهی انقلاب ۱۹۱۷ روسیه شمار بهائیان عشقآباد به حدود چهار هزار نفر میرسید که ده درصد جمعیت شهر بودند. در سالهای پیش از انقلاب روسیه، و تا حدود یک دهه پس از روی کار آمدن بلشویکها بهائیان ایرانی در عشقآباد در محیطی نسبتاً آزاد و دور از فشار متعصبین دینی فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی زیادی داشتند و در توسعهی اقتصادی و اجتماعی عشقآباد بسیار مؤثر بودند. مدرسه، بیمارستان، مسافرخانه و کتابخانه تأسیس کردند؛ کلاسهای درس و آموزش زبان، جلسات بحث عمومی و نمایش تئاتر داشتند؛ نشریات معتبری به فارسی منتشر میکردند؛ اولین نهاد انتخابیِ مشورتی بهائیان «محفل روحانی» و نیز نخستین عبادتگاه بهائیان «مشرقالاذکار عشقآباد» هم در همین دوره تأسیس شد.
اما به تدریج که در دولت بلشویکها، بخصوص در دورهی حکومت استالین، مبارزه با ادیان شروع شد و شدت گرفت زندگی بهائیان نیز همراه با سایر جوامع دینی شوروی بسیار سخت شد. املاک و شرکتها و بناهایشان را ضبط کردند، مدارسشان را بستند، بسیاری را از کار اخراج کردند، و عدهی زیادی دستگیر و در سیبری زندانی شدند. در فاصلهی کوتاهی تقریباً همه بهائیان عشقآباد مجبور به ترک روسیه و بازگشت به ایران شدند.
اسدالله علیزاد، نویسندهی کتاب سالهای سکوت، از جمله بهائیان عشقآباد بود که در زمستان سال ۱۹۳۸ در سن بیست و هشت سالگی دستگیر و زندانی شد. در دورهی زندان و تبعید در سیبری شکنجه شد و هم شاهد شکنجهی دیگران در زندان بود. بسیاری از خویشان و دوستانش زیر شکنجه، یا در نتیجهی بیماری یا سرمازدگی در سیبری جان باختند. نهایتاً در سال ۱۹۴۶ بعد از ۸ سال اسارت در سیبری، آزاد شد و به ایران بازگشت.
کتاب سالهای سکوت روایتی نادر و گیرا از داستان سرگردانی و تبعید مهاجرین عشقآباد طی سالهای ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۵ است که اسدالله علیزاد ۳۵ سال بعد آن را نوشته است. آسو چاپ دوم این کتاب را به صورت الکترونیکی در اختیار مخاطبین خود قرار میدهد.
از طریق بخش «بخوانید» و «دانلود» در بالای همین صفحه میتوانید کتاب را مطالعه و یا دریافت کنید.