سکوت دیگر بس است
Quora
در اواخر نوامبرِ گذشته گروهی از نوجوانان اسپانیایی به سینمایی در مادرید رفتند که در آن جای سوزن انداختن نبود. وقتی فیلم شروع شد با توجه محض به داستانهایی دربارهی کشورشان گوش دادند که قبلاً هرگز نشنیده بودند. داستان نوزادانی که در بدو تولد به زور از مادرانشان جدا شدند، داستان آدمهای بیگناهی که پس از اعدام در قبرهای دستهجمعی به خاک سپرده شدند، داستان شکنجه و مبارزهی نسلهای متوالیای که میخواستند پیش از به فراموشی سپرده شدنِ فجایعِ رخداده، عدالت اجرا و از آنها اعادهی حیثیت شود.
این نوجوانان به تماشای فیلم ما، «سکوت دیگران»، نشسته بودند، فیلمی که به بازماندگان جنایتهای دوران 40 سالهی حکومت دیکتاتوری ژنرال فرانسیسکو فرانکو در اسپانیا و عدالتخواهی آنها در مواجهه با «پیمان فراموشی» میپردازد. این پیمان شهروندان اسپانیایی را به سکوت دربارهی حکومت دیکتاتوریای ملزم میکرد که این کشور را از هنگام جنگ داخلی اسپانیا تا زمان مرگ فرانکو در سال 1975 در کام وحشت و خشونت فرو برده بود.
متأسفانه حتی امروز هم به دانشآموزان چندان چیزی دربارهی این دوران نمیآموزند. در سال 1977، پس از مرگ فرانکو، دولت اسپانیا «قانون عفو»ی را تصویب کرد که نه تنها آزادی زندانیان سیاسی بلکه خودداری از تحقیق دربارهی انبوه جنایتهای دوران دیکتاتوری را تضمین میکرد. این قانون به «پیمان فراموشی» شهرت یافت. قانونگذاران امیدوار بودند که نادیده گرفتن گذشته به اسپانیا کمک کند تا آیندهای دموکراتیک بسازد و زخمهای کهنه خودبهخود و بیسروصدا التیام یابد.
Conger - WordPress.com
اما نمیتوان صرفاً با فراموش کردن خشونت، صلح ایجاد کرد. برای هزاران بازماندهای که عزیزانشان هنوز در قبرهای دستهجمعی بودند، فراموشی کاملاً غیرممکن بود، آن هم در حالی که شکنجهگران و عاملان جنایتها آزاد بودند. در چند دههی گذشته، گروههای قربانیان و انجمنهای حافظهی تاریخی (historic memory associations) سرگرم مبارزه با این فراموشی بودهاند.
در روزها و ماههای اخیر، کشمکش اسپانیا با گذشتهی خود بیش از پیش اهمیت یافته است. از وقتی که نخست وزیر کشور، پدرو سانچز، قول داد که جسد فرانکو را از مقبرهی عظیمش در «درهی جانباختگان» در بیرون مادرید به جای دیگری انتقال دهد، بحث داغی بر سرِ محل دفن بقایای جسد او درگرفته است. در همین حال، کارزارها و پروندههای گوناگون سبب شده تا بازماندگان جنایتهای دوران فرانکو خواهان اعادهی حیثیت شوند و حمایت مردم را جلب کنند.
نمایش عمومی «سکوت دیگران» دو هفتهی قبل در اسپانیا شروع شد. این فیلم به روند دادخواهی در دادگاهی بینالمللی برای تحقیق دربارهی مواردی از این جنایت علیه بشریت میپردازد. یک قاضی آرژانتینی به نام ماریا سِروینی پیگیری این پرونده را بر عهده دارد و شاکیان آن عبارتاند از ماریا مارتین که مادرش در سال 1936 به اتهام «کمونیست بودن» اعدام شد؛ چاتو، یکی از فعالان مدنی که در دههی 1970 به دست بیلی «اِل نینو»، یکی از مأموران دولتی بدنام، شکنجه شد؛ و ماریا بوئِنو که نوزادش را به زور از او گرفتند تا نظریههای بهسازیِ نژادی رایج در اوایل دوران حکومت فرانکو را روی او آزمایش کنند.
هفت سال پیش وقتی ساختن این فیلم را شروع کردیم، فکر نمیکردیم که با چنین واکنشهایی روبرو شویم. در آن زمان، نخست وزیرِ وقت، خوزه ماریا آزنار، از مدافعان اجرای عدالت در حق قربانیان فرانکو میخواست که «بلوا به پا نکنند.»
واکنش پرشور تماشاگران در جشنوارههای سینمایی گوشه و کنار دنیا ما را تحت تأثیر قرار داد. تماشاگران، از همان نخستین نمایش جهانی فیلم در جشنوارهی برلین، به شدت ابراز احساسات و با بازماندگان اعلام همبستگی میکردند. شگفت آن که تماشاگران اسپانیاییِ حاضر در جشنوارههای بینالمللی هم چنین رفتاری داشتند. وقتی با آنها حرف زدیم، دیدیم که شمار حامیان قربانیان و بازماندگان، بیش از حد انتظار و از نظر سیاسی، متنوعتر از چیزی است که میپنداشتیم.
پیش از نمایش عمومی «سکوت دیگران» در اسپانیا یکی از سرمایهگذاران فیلم، بنیاد بِرتا، مبلغ اندکی برای نظرسنجی پرداخت. هدف از انجام این پیمایش این بود که بفهمیم مردم کشور دربارهی موضوعات مطرح شده در فیلم چه نظری دارند.
The Irish Times
نتایج این تحقیق بسیار فراتر از انتظار بود: این نظرسنجی نشان داد که اکنون دو سوم از مردم عقیده دارند که قانون باید تغییر کند تا عاملان جنایت علیه بشریت در دوران فرانکو به سزای اعمالشان برسند. و تنها 15 درصد از مردم با این کار مخالف بودند. هفتاد درصد از مردم عقیده داشتند که دولت باید از خاکسپاری مجدد بیش از 100 هزار نفر از قربانیانِ مدفون در قبرهای دستهجمعی حمایت کند. سه چهارم از مردم عقیده داشتند که دولت باید هزینهی ایجاد پایگاهدادههای دیاِناِی را تأمین کند تا قربانیان احتمالیِ نوزادربایی در صورت تمایل بتوانند بدون هیچ هزینهای به هویت واقعی خود پیبرند.
استقبال اولیه از فیلم در اسپانیا با نتایج این نظرسنجی همخوانی دارد. همهی بلیتهای فیلم فروخته شده است، سینماها نشستهای فوقالعادهای را اضافه کردهاند و بحثهای پرشوری پس از نمایش فیلم درگرفته است. ویدیوی کوتاهی، مربوط به فیلم، در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و نزدیک به سه میلیون بار دیده شده است. حتی یک نشریهی سینمایی مهم اسپانیایی این فیلم را «مهمترین مستند 80 سال اخیر» خوانده است.
اکنون همهی نشانهها حاکی از آن است که بخش بزرگی از مردم اسپانیا آمادهی تغییرند و باید به این سؤالات پرداخت. تنها طی چند ساعت، هزاران نفر دادخواستی در وبسایت change.org را امضا کردهاند. و همین هفتهی قبل، پارلمان به اتفاق آرا به آغاز روند منتهی به تصویبِ قانونی رأی داد که بسیاری از خواستههای خانوادههای متأثر از رسوایی «کودکربایی» در اسپانیا، از جمله ایجاد پایگاهدادههای عمومیِ بسیار ضروری، را برآورده میکند. در گذشته، هرگاه چنین طرحی پیشنهاد میشد زیر آوارِ اتهامات طرف مقابل مدفون میشد.
اما این دفعه اوضاع فرق میکند. دو تن از نوجوانانی که در ابتدای مقاله به آنها اشاره کردیم، پرسشهایی را مطرح کردند که به اندازهی کافی گویاست. یکی از آنها پرسید، «به نظر شما چرا سیاستمدارانِ کنونی دست روی دست گذاشتهاند و کاری نمیکنند؟ آیا فکر میکنید که منتظرند که بازماندگان بمیرند تا ورق برگردد...؟» دیگری، که معلوم بود از تماشای فیلم متأثر شده است، گفت، «از ما، نسل جوان، چه کاری برمیآید تا مبارزهی شما را ادامه دهیم؟» این پرسشها نشان میدهد که باید پیش از آن که دیر شود سکوت خود را بشکنیم، حقیقت را جستوجو کنیم و عدالت را در حق بازماندگانِ این جنایتها به جا آوریم، بهویژه حالا که بخش بزرگی از مردم هم به این کار تمایل دارند.
برگردان: عرفان ثابتی
رابرت باهار و المودنا کاراسدو کارگردانان «سکوت دیگران» هستند، مستندی که تا کنون 16 جایزه، از جمله جایزهی فیلم برگزیدهی تماشاگران بخش پانورامای جشنوارهی برلین، را به دست آورده است. آنچه خواندید برگردان این نوشتهی آنها با عنوان اصلی زیر است:
Robert Bahar and Almudena Carracedo, ‘Spain is Finally Ready to Break the Pact of Silence over its Fascist Past’, Newsweek, 28 November 2018.