پلائوتیلا نِلی؛ زن نقاشی که شاهکارش پنج قرن ناشناخته ماند
زنان هنرمند بسیاری بودهاند، در طول قرنها، که کارشان ناشناخته مانده، و برخی حتی شاهکارهایی خلق کردهاند که کسی ندیده است. یکی از این هنرمندان زنی است به نام پلائوتیلا نلی، که شاهکاری از او بعد از پنج قرن، در دست ترمیم است و امسال بر دیوارهای موزهی سانتا ماریا نوولا در فلورانس به نمایش گذاشته خواهد شد.
پلائوتیلا نلی، راهبهای بود اهل فلورانس که حدود پانصد سال پیش زندگی میکرد، و شاید اولین زن نقاش دورهی رنسانس بود. نقاشیهای مهمی از او باقی مانده که تا چند سال پیش در انبارهای فلورانس فراموش شده و ناشناخته بود.
پلائوتیلا نلی در دورهای نقاشی میکرد که بوم و رنگ و قلممو در دست زنان، نامعمول و نه چندان پسندیده بود. نلی به رغم استعداد شگرفش هرگز فرصت یادگیری نقاشی از استادان آن زمان را نیافت. هنرش خودآموخته بود، اما کار او در زمان خودش چنان اعتبار پیدا کرد که تابلوی شام آخر را به او سفارش دادند، و آن را در ابعادی عظیم - پنج در هفت متر - نقاشی کرد.
شام آخر که موضوع کار مردان بزرگِ نقاشی در آن دوره بود، قداستی داشت که هرکسی نمیتوانست به حیطهاش قدم بگذارد و مسیح و حواریونش را وقت شام آخر، نشسته در دور میزی دراز بازبیافریند. شام آخر، که یکی از مهمترین وقایع تاریخ مسیحیت است، آخرین شام مسیح با حواریونش بود، که همان شب مسیح به آنها گفته بود که مصلوب خواهد شد.
در دور میز شام آخر، که مسیح و حواریون نشستهاند، هیچ زنی حضور ندارد، و همین است که به کار نلی اهمیت خاصی میدهد: زنی که چون راهبه و مؤمن است، میتواند روایتگر رخدادی مردانه باشد، و شام آخر «خود» را خلق کند. اگر با دقیق شدن در ضربات قلممو، کمی از ریزهکاریهای شخصیت این هنرمند قابل تشخیص باشد، میتوان دید که نلی زنی بوده است قوی، قاطع، و با اعتماد به نفس. تا جا داشته، از قدرت و استقلال رأی خود در تابلو رد باقی گذاشته و با مهارتی کمنظیر در پرداخت جزییات، نقاشی کرده است. میز شام آخر را به انواع خوردنیها و نوشیدنیها آراسته است. چیره دستیاش در تصویر کردن آناتومی را با قدرت نشان داده، و چهرهی حواریون را با اندوهی بیپایان تصویر کرده است. مسیح در شام آخر به روایت نلی، محبتی مادرانه دارد. یوحنا، یکی از حواریون به او تکیه داده و او بی دریغ، سر یوحنا را به آغوش گرفته است.
در آن زمانهی پانصد سال پیش، عرف عمومی نقاشی را برای زنان زیاد نمیپسندید و مخل وظایف خانهداری آنان میدانست. اما پلائوتیلا نلی چون راهبه بود و وظیفهی خانهداری نداشت، میتوانست نقاشی کند. او راه خدمت به کلیسا را برگزیده بود و در اتاقش ساعتها به نقاشی میپرداخت. و چون در کارش مهارت داشت بسیار بیش از مردانِ هنرمند زمانش دستمزد میگرفت. البته جسته و گریخته زنان نقاش دیگری هم بودند، در دورهی رنسانس و باروک، که به خاطر مهارت برترشان، از سد آهنین مردسالاری رایج میگذشتند، و دستمزدی بیشتر از مردان میگرفتند. اینها زنان نقاشی بودند که ظرافت خاصی در کارشان داشتند، و در تصویر کردن روح و روان آدمهای تابلو، و پیچیدگیهای روان آدمی و بازسازی دقیق اشیا و عناصر صحنه، مهارتشان بیشتر از مردان بود. نقاشی شام آخر نلی و ظرافتی که در تصویر کردن صورت و جثه و دستان مسیح و حواریونش دارد، نمونهای از همین مهارت است.
پردهی عریض و طویل شاهکار نلی نشان میدهد که حتماً امکانات و دستیارانی داشته که کمک کردهاند داربستی عظیم برای تابلوی شام آخر بسازد و روی آن کار کند. و همینکه صاحبان کار چنین امکاناتی به او دادهاند، در زمانهای که زن بدون تردید «جنس دوم» محسوب میشد، نشانهی اهمیت استثنائی و خاصی است که برای کار او قائل بودهاند.
پلائوتیلا نلی، به نظر میرسد، آگاه بوده که شاهکارش در خطر نادیده ماندن و گم و گور شدن خواهد بود، چون احتمالاً برای حفظ آن از نابودی و فراموشی، نام خودش را در گوشهی بالای تصویر نوشته و امضا کرده است، کاری که در آن زمان رایج نبود.
کشف و ترمیم نقاشی شام آخر، ابتکار بنیادی است به نام «بازشناسی زنان هنرمند» که کارش پیدا کردن آثار ناشناخته از زنان نقاش و بازسازی و نمایش آنهاست. بانی این بنیاد، جین فورتون، مؤلف چند کتاب مهم در همین زمینه است، از جمله زنان نادیده: هنرمندان فراموش شدهی فلورانس.
امروز اگر از کسی بپرسند «از نقاشان زن چه کسی را میشناسید؟» اگر خیلی پیگیر هنر بوده باشند ممکن است نامهای تریسی امین و فریدا کالو را بدانند، و بعید است از آنها فراتر بروند اما پلائوتیلا نلی و امثال او را تقریباً محال است بشناسند. اگر بازیابی آثار هنرمندان زن فراموش شده که تعداد نقاشیهایشان فقط در کلیساهای فلورانس از هزار فراتر میرود، به نمایش در موزهها بینجامد دست کمی از رنسانس نخواهد داشت.