تاریخ انتشار: 
1398/11/08

من رهبر یکی از خوشبخت‌ترین کشورهای جهان بوده‌ام

آندرس فو راسموسن

nytimes

مردم هیچ یک از کشورهای دموکراتیک هرگز چنین ثروتمند، سالم، و بهره‌مند از آرامشی نسبی نبودهاند. این مردم همچنان مغموم هستند و اینک برای ما قبول این که فرزندانمان بهتر از ما خواهند زیست کار آسانی نیست.

این حزن تبدیل به مانعی برای اجرای قرارداد اجتماعی‌ای شده است که پشتوانه‌ی دولت‌های دموکراتیک ما است. این جریان با سوق دادن رأیدهندگان به سوی پوپولیسم و انزواگرایی جوامع غربی را مهار نشدنی می‌کند. برای همین است که جهان غرب باید این حزن همه‌گیر را پیش از فروپاشی جهان دموکراتمان درمان کند.

جریان‌های کلی دموکراسی به دنبال روایتی جدید هستند که خنثی کننده‌ی هراسی باشد که پوپولیست‌ها از آن سوءاستفاده می‌کنند و آن باید روایت شادی و امید باشد.

از وقتی که ستاد انتخاباتی بیل کلینتون شعار «مسئله اقتصاد است احمق!» را برگزید کارزارهای انتخاباتی فرض کرده‌اند که موفقیت اقتصادی عامل اصلی انتخاب مجدد است؛ اما حقیقت امروز متفاوت است. از درآمد کم‌تر طبقه‌ی متوسط تا کمربند زنگاری که جهانیسازی از خود به یادگار گذاشت باعث شد که مردم احساس کنند که نظام برای‌شان کاری نمی‌کند.

ترس در جوامع ما تبدیل به نوعی نیروی محرکه شده است و به همین شکل سیاستمداران هم به مردمی که وضع متزلزلی دارند هشدار می‌دهند که اوضاع ممکن است از این هم بدتر شود. هم مقامات انتخاب شده و هم نامزدهای انتخاباتی به ترساندن مردم از جنایت، تروریسم، مهاجران، و اقلیت‌ها متوسل میشوند. در انتخابات بریتانیا که اینک در جریان است سوسیالیست‌ها مردم را از خصوصی‌سازیِ نظام سلامت همگانی به دست محافظه‌کاران می‌ترسانند و در عین حال محافظه‌کاران هم شروع به ترسیم اوضاع کشوری مصیبت‌زده و مارکسیستی، آشفته و مفلوج زیر لوای سوسیالیست‌ها کرده‌اند.

لزومی ندارد که همه‌ی فکر و ذکرمان این حرفها باشد. این افتخار را داشته‌ام که نخست‌وزیر یکی از خوشبخت‌ترین کشورهای جهان باشم. دانمارک همواره خوشبخت‌ترین کشور جهان لقب می‌گیرد و تنها در سال ۲۰۱۹ پس از فنلاند دوم شد. در حالی که یک فرمول جادویی برایش وجود ندارد به نظر من سه عنصر مهم در کشورهای اسکاندیناوی هست که توجه به آن‌ها راه‌گشاست: اعتماد، خدمات عمومی، و انعطاف-امنیت (flexicurity) در بازار کار.

در دانمارک، کشور کوچک ما، همه چیز بر مبنای اعتماد، صداقت، و صراحت است. مردم می‌دانند که دولت، رسانهها و صاحبان مشاغل سعی بر فریب شما ندارند. شاخص درک فساد که توسط سازمان شفافیت بین‌الملل منتشر می‌شود دانمارک را کشوری با کم‌ترین میزان فساد دانسته است. یکی از علایم این جامعه‌ی اعتماد-محور برگزاری جشن سالانه‌ای به اسم فولکمودت (جشن دموکراتیک مردم) است که هر شهروندی در آن می‌تواند با رهبران سیاسی، رسانه‌ها و فعالان اقتصادی دیدار و بحث کند.

mn2


همچنین میزان مالیات در کشور ما بالا است. در دوران نخست‌وزیری‌ام رده‌های مالیاتی را ثابت کردم. دانمارک درگیر بحثی داخلی درباره‌ی چگونگی حفظ خدمات است زیرا بالاتر رفتن میانگین سنی جامعه سبب شده که سهم کسانی که ثروت کسب می‌کنند کم‌تر شود. هنوز هیچ‌کدام از جریان‌های اصلی سیاسی مخالفتی ندارند که منبع مالیِ خدمات اجتماعی مثل سلامتی، مراقبت از سالمندان، و آموزش باید از پرداختی مالیاتدهندگان باشد. بحث در دانمارک بیشتر حول میزان مالیات است نه اصل آن.

در ضمن ما مفهومی به اسم انعطاف و امنیت داریم که بازار کارِ منعطفی درست می‌کند بدون ناامنی‌هایی که معمولاً چنین بازارهای منعطفی به همراه دارند. این بدان معناست که تمرکز ما بر مولد بودن است؛ اما مطمئن می‌شویم زمان کافی برای تعطیلات، زندگی خانوادگی، و ورزش و سرگرمی وجود دارد. مثلث طلایی انعطاف-امنیت از ترکیب سه ضلع انعطاف بازار کار، شبکه‌ی قدرتمند امنیت اجتماعی، و سیاست‌های پویایی درست شده که افراد بیکار را کمک و تشویق به بازگشت به کار می‌کنند.

بر این باورم که سرچشمه‌ی قدرت کشورهای اسکاندیناوی ناشی از سرمایه‌گذاری‌ در منابع اجتماعی پا به پای سرمایه‌گذاری در رشد سرمایه‌های اقتصادی است.

بی‌تردید دانمارک بی‌نقص نیست اما تمرکز بر رفاه سبب می‌شود که مردمِ خوشبخت‌تری پای صندوق‌های رأی بیایند. بر این باورم که الگوی جدیدی از «حکومت در خدمت خوشبختی» نگاهی خوشبینانه را در سختی‌ها به ما می‌بخشد. حالا این مفهوم دارد جایش را در تعدادی از کشورهای باز میکند: در امارات متحده‌ی عربی دولت وزارت‌خانه‌ی سعادت دارد؛ کشور بوتان هم شاخص رضایت ناخالص ملی دارد که میزان رفاه و شادمانی شهروندان و اقتصاد کشور را می‌سنجد؛ و بودجهی رفاه نیوزیلند صرف رسیدگی به بهداشت روان، فقر کودکان و خشونت‌های خانوادگی می‌شود.

بودجه‌های مربوط به رفاه مثل الگوی نیوزیلند باید مورد توجه رهبران «گروه ۷» و وزرای اقتصادشان در نشست‌های آتی قرار گیرد. شاید به نظر بی ربط برسد که گروهی که به یک جغرافیای سیاسی تعلق دارد درباره‌ی رفاه مردم صحبت کنند اما این موضوع مهم‌ترین عامل نابودی دموکراسیهای ما است که به نوبهی ‌خود دارد جهان غرب را از هم می‌پاشد. «گروه ۷» گروهی است که برای دفاع از منافع جهان دموکراتیک به واسطهی نفوذ اقتصادی و سیاسی‌اش تشکیل شده است اما در این روزگارِ پر تب‌وتاب دفاع از دموکراسیِ قانون‌محور نیز نیازمند درون‌نگری است. از این راه می‌توان دریافت که چگونه بنیان‌های دموکراسی‌مان را از گزند رأیدهندگان ناراضی حفظ کنیم.

بنا بر نظرسنجی انجام شده توسط ویکتور پینچاک، نیکوکارِ اوکراینی، که برای نشست سالانه‌ی نهاد استراتژی اروپایی یالتا در اوکراین صورت گرفته تغییر در سیاستها ضروری است و این موضوع در گزارش به تفصیل بررسی شده است. بنا بر نظرسنجی در پانزده کشور از پنج قاره مردم انتظار دارند که حکومت رفاه و خوشبختی را محور سیاست‌هایش قرار دهد – ۵۷.۶ درصد گفتند که خوشبختی و رفاه مهم‌ترین اولویت‌شان است و نسبت به اموری مثل درآمد و موفقیت شغلی از اهمیت بالاتری برخوردارند و ۸۵.۴ درصد هم گفتند که از دولت انتظار دارند که در زمینه‌ی بهبود رفاه مردم کوشا باشند.

شاید خوشبختی در نظر بیشتر رهبران سیاسی نوعی ریزه‌کاریِ مفهومی باشد اما وقتی سیاستمداران چیزی را که به ضررشان است به تمسخر می‌گیرند داستان عوض می‌شود. پوپولیسم خیلی خوب با احساسات مردم بازی می‌کند؛ وقتِ آن است که جریان‌ اصلی راهی جذاب پیدا کند تا با دل مردمی که خواسته‌ای جز خوشبختی ندارند دوباره ارتباط برقرار کند.

 

برگردان: شهاب بیضایی


آندرس فو راسموسن از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۹ نخست وزیر دانمارک بود. آن‌چه خواندید برگردان این نوشته‌ی او با عنوان اصلی زیر است:

Anders Fogh Rasmussen, ‘I Led One of the Happiest Countries in the World. Here’s What Other Democracies Could Learn From Our Model’, Time, 27 November 2019.