تاریخ انتشار: 
1398/11/17

پایان دادن به «نخستین جنگ تغییرات اقلیمی» با آب

دیمیان کَرینگتون

publichealthpost

در سرزمین‌های خشکی که شاهد یکی از وحشیانه‌ترین جنگ‌های قرن بیست‌ویکم بوده است، سرانجام جوانه‌های سبز صلح در حال نمو است. در کشتزارهای داغ دارفور که اَدَم علی‌محمد به کشت و کار در آن‌ها اشتغال دارد، این جوانه‌های سبز بهطور یک در میان ردیف‌های عدس و خربزه‌اند.

این کشتگر می‌گوید که «عدس را پیش از این امتحان کرده بودیم اما آب کافی نبود.» اینجا در ساحل، آب کلید حیات است اما این ماده‌ی گرانقدر بسیار کم است ــ فقط 20 سانتیمتر بارش در سال ــ و این علت اصلی بیشتر منازعات است. بحران اقلیمی حیات جانداران حاشیه‌ای را بیش از پیش شکننده‌ می‌کند. در این‌جا به علت گسترش صحرا به سمت جنوب، افزایش دما و نامنظم‌ شدن فزاینده‌ی بارش باران گران‌بهای سالانه، آینده‌ای وجود ندارد.

آب‌بند سیل گِدایم زندگی مردم را در دارفور شمالی تغییر داده است.


اما رویکرد جدیدی در حالِ به ثمر نشستن است. رودخانه‌ی فصلی که در ال فاشر، مرکز استان دارفور شمالی در سودان، جاری است، با آب‌بندهایی که خود مردم ساخته‌اند تغییرشکل داده است. این آب‌بندها جریان باران‌های شدید فصلی را آرام می‌کند، جریان آب را توزیع می‌کند و نفوذ آن را به داخل سرزمین‌های خشک ممکن می‌سازد. پیش‌تر، فقط 150 کشاورز می‌توانستند در اینجا گذران زندگی کنند: اکنون 4000 نفر در این زمینی که در کنار آب‌بند سِیل گِدایم واقع شده است کار می‌کنند.

 آنچه اساساً اهمیت دارد این است که آب‌بندها نه تنها آینده‌ای پربارتر بلکه آینده‌ای صلح‌آمیزتر را هم وعده می‌دهند. اجتماعات کشاورزان و صحرانشینانی که گله‌های شتر دارند و در دوران جنگ دشمن خونی یکدیگر بودند، حال گرد هم آمده‌اند تا آب‌بندها را طراحی کنند و بسازند. این اغلب به معنای ملاقات رو در رو برای نخستین بار پس از آغاز درگیری در سال 2003 است، اما تهمت زدن‌ها به هم‌یاری در ساختن خاک‌ریز و آب‌بندهای مشترک تبدیل شده است، و حتی دعوت‌نامه‌های عروسی میان آن‌ها ردوبدل می‌شود.

به گفته‌ی شیخ عبدالله‌مَن سعید، یکی از اعضای کمیته‌ی آب‌بند سِیل گدایم، «قتل و کشتار زیادی در این‌جا رخ داده است ــ وقت کافی نیست که برای شما درباره‌ی آن‌همه توضیح دهم. اما اکنون در حال برنامه‌ریزی در میان خود هستیم تا در نواحی جدید از این آب‌بندها بنا کنیم.»

اَدَم علی‌محمدِ کشاورز در میان مزرعه‌ی خربزه‌اش. عکس: ماکسیم پَکین/ برنامه‌ی محیط زیست ملل متحد


محصولات عمده ارزن و ذرت خوشه‌ای بوده است اما علی‌محمد توانسته است که خیار و بامیه، لیمو و گریپ‌فروت را نیز کشت کند، و آفتابگردان را هم برای نخستین بار امتحان می‌کند، همه‌ی این‌ها محصولاتی باارزش هستند. او می‌گوید: «به من بذر بدهید، من آن را امتحان خواهم کرد.»

میلیون‌ها نفر مجبور شدند از جنگ  دارفور که از سال 2003 به بعد 400 هزار نفر را در طول یک دهه به قتل رساند، بگریزند. بسیاری از این مردم امروز در اردوگاه‌های عظیم به سر می‌برند. علی‌محمد می‌گوید: «اما اگر مزارع مثلاً امروز سبز باشند، هیچ چیز نمی‌تواند مرا مجبور کند که به جای دیگری بروم.»

طرح آب‌بند روی رودخانه‌ی وادی ال کو همچنین توانسته است زنان را، که بخش اعظم کار مزرعه را انجام می‌دهند، وارد صحنه کند. عَزَزمحمد هنگام ملاقات اعضای کمیته‌ی سدسازی 22 روستا که در سایه‌ی درختی روی قالی نشسته‌اند و خوراکی حاصل از مزارع اطراف را می‌خورند، می‌گوید: «پیش از این، من اجازه نداشتم که با این مردان بنشینم و این‌گونه با آنان صحبت کنم.»

آب‌بندها به گفته‌ی انام اسماعیل عبدالله، مدیر کل وزارت تولید در دارفور شمالی، «طرحی پیشرو» بوده است. او می‌افزاید که زمان بارش باران به سبب تغییرات اقلیمی کاملاً تغییر کرده است. این آب‌بندها مردم را قادر کرده است که به روستاهای خود برگردند و با تغییرات اقلیمی، که در غیر این صورت آن‌ها را بار دیگر مجبور به نقل مکان می‌کرد، سازگار شوند. او امیدوار است که ساخت این آب‌بندها را بتوان در مناطق دیگر دارفور، سودان و جاهای دیگر تکرار کرد.

طرح آب‌بند زنانی مانند عَزَزمحمد را توانمند کرده است. عکس: ماکسیم پَکین/ برنامه‌ی محیط زیست ملل متحد


سازگاری با تغییرات اقلیمی که طرح وادی ال کو به طور جمعی امکان آن را فراهم کرده است نشان می‌دهد که چگونه می‌توان به آمیزه‌ی پیچیده‌ی تأثیرات اقلیمی، ستیزه و مهاجرت که در اکناف و اطراف جهان در حال گسترش است، پرداخت.

جنگ دارفور را برخی از ناظران «نخستین جنگ تغییرات اقلیمی» نامیده‌اند، و بان کی-مون دبیر کل وقت سازمان ملل متحد در سال 2007 گفت: «این جنگ در بحبوحه‌ی قضایای اجتماعی و سیاسی گوناگون همچون بحرانی بوم‌شناختی آغاز شد، و دست‌کم تا حدی ناشی از تغییرات اقلیمی بود.» تحقیق نشان داده است که تأثیرات اقلیمی مانند خشکسالی و افزایش دما خطر مبارزات مسلحانه را افزایش می‌دهد، مخصوصاً در نواحی‌ای که جمعیت از پیش تقسیم شده‌اند و با هم اختلاف دارند.

اختلافات شدید در 80 کیلومتری شمال ال فاشر در طول وادی ال کو، جایی که مرحله‌ی بعدی طرح آغاز می‌شود، در حال از میان رفتن است. تا همین اواخر مسئولان طرح برای بازدید از منطقه مجبور بودند یک گروه سرباز بسیار مسلح را برای محافظت از خود با خود همراه کنند.

به گفته‌ی آتیلا اوراس، رئیس برنامه‌ی محیط زیست ملل متحد در سودان، که بر طرح 16 میلیون یورویی اتحادیه‌ی اروپا برای کمک به 180 هزار نفر از جمعیت این منطقه نظارت می‌کند، «اکنون می‌توانیم بدون محافظ به آنجا برویم: این نشانه‌ی واقعی بهبود اوضاع است.»

رود وادی ال کو بر اثر آب‌بندها تغییرِ شکل داده است. عکس: نیل مونرو/ برنامه‌ی محیط زیست سازمان ملل


در قرارگاه نیمه‌صحرایی مامورا، گله‌دارها مایل نیستند از جنگ سخن بگویند. اما پس از خوشامدگویی و خوردن  غذای سنتیِ شیر شتر و گوشت بز در چادری پرزرق‌وبرق، عمر علی‌محمد می‌گوید: «معلوم است که در مدت جنگ روابط میان اجتماعات مختلف از هم گسیخته بود.»

او عضو پیشین نیروهای پشتیبانی سریع است، یک گروه شبه‌نظامی حکومتی که از شبه‌نظامیانِ جانجاوید تشکیل می‌شود، که رژیمِ پیشین سودان از آن‌ها برای مبارزه با شورشیان در دارفور استفاده می‌کرده است. در ماه آوریل، انقلابی رخ داد که سبب شد عمر البشیر بعد از 30 سال حکمرانی از حکومت خلع شود. او اکنون در خارطوم زندانی است و با اتهام نسل‌کشی در دادگاه جنایی بین‌المللی روبه‌روست.

محمداحمد، یکی دیگر از صحرانشینان مامورا، می‌گوید، «حکومت ما را تحریک می‌کرد که با یکدیگر بجنگیم اما فهمیده‌ایم که از ما سوءاستفاده می‌کرده است. ما از درگیری خسته شده‌ایم. اکنون می‌خواهیم در صلح زندگی کنیم. پدران و پدربزرگ‌های ما عادت داشتند که در صلح زندگی کنند.»

طرح وادی ال کو در ماه سپتامبر با کنفرانس صلح شش روزه‌ای میان گروه‌های دام‌دار و 44 روستای زراعتی در این منطقه کار خود را آغاز کرد. آوادالا حمید محمد، عضو سازمان غیردولتی پرکتیکال اکشن، که «برنامه‌ی محیط زیست سازمان ملل» را اجرا می‌کند، می‌گوید که «در آغاز، همگی بسیار عصبانی بودند و فریاد می‌زدند. روستائیان کشاورز می‌گفتند که این دام‌داران مردم ما را به قتل رسانده‌اند.»

حمیدمحمد، که در سال 2015، هنگامی که در مراحل اولیه‌ی این طرح اقداماتی انجام می‌داد، توانست از آدم‌دزدهای جانجاوید در همین حوالی بگریزد، می‌گوید: «اما ما به آن‌ها فرصت دادیم و این تنش‌ها به تدریج فروکش کرد. این کار دو ماه زمان برد.»

او می‌گوید که، «آن‌ها فهمیدند که هم‌زیستی برایشان مفید است.» صحرانشینان برای کوچ‌های 1000 کیلومتری خود به مسیرهای باز و روشنی نیاز دارند، و مزارع مانع کوچ آن‌ها می‌شدند، در حالی که کشاورزان به شیر، گوشت و امنیت برای خود و محصولاتشان نیاز دارند. صحرانشینان همچنین می‌گویند که احساس می‌کنند به حاشیه رانده شده‌اند و نادیده گرفته می‌شوند زیرا به مراقبت‌های پزشکی دسترسی چندانی ندارند و مرگ حین زادوولد به امری رایج بدل شده است.

عمر علی محمد از درگیری مرگبار این ناحیه یاد می‌کند. عکس: ماکسیم پاکین/یو. ان. یی. پی.


مهم این است که این جوامع بر سرِ چگونگی تقسیم آب و زمین به توافق دست یابند. اوراس می‌گوید که «درگیری لایه‌های فراوانی دارد، بنابراین ما کار را با آن‌چه آن‌ها می‌توانند با آن توافق داشته باشند آغاز کردیم، و همه قبول داشتند که مسئله بر سر محیط زیست است، و آب همچنان بیشترین اهمیت را دارد. اما اگر چنین به نظر برسد که می‌خواهید چیزی را به آن‌ها تحمیل کنید، بدانید که در آن صورت حکم قتل خود را امضا کرده‌اید.»

مجمع صلح به پیشرفتی غیرمنتظره انجامید: برای نخستین بار در این سال‌ها، صحرانشینان کشاورزان را به یک جشن عروسی در ماه سپتامبر دعوت کردند. بیش از 800 نفر، از جمله بسیاری از جوانان که هرگز یکدیگر را ندیده بودند، با مهمانانی که از 40 کیلومتر دورتر می‌آمدند، دور هم جمع شدند. ابراهیم عبدالله، رئیس گله‌دارها می‌گوید که، «این فرصتی برای تجدید روابط بود.»

در نزدیکی کافُد، صدها خری که در حاشیه‌ی شهر جمع می‌شوند نشان از آن دارد که روز بازار است. عبدالرحمان حامد کشاورزی است که در کنار وادی ال کو که در آن نزدیکی است سیب‌زمینی، تربچه و پیاز می‌کارد، و می‌گوید کسانی را در این ستیزه از دست داده است: «اما این طرح ما را گرد هم آورده است. اکنون می‌توانم بدون هیچ مشکلی به ناحیه‌ی متعلق به گله‌دارها بروم. البته مشکلاتی وجود دارد که باید بر آن‌ها غلبه کرد اما همه‌ی ما نیازمند صلح هستیم.»

ساسا جمعیت را با ترانه‌هایش سرگرم می‌کند. عکس: ماکسیم پاکین/یو. ان. یی. پی.


در پایین‌دستِ رود، در دهکده‌ی شاگرا، جمعی از زنان و کودکان با لباس‌های رنگی جمع شده‌اند تا ساسا، این ستاره‌ی هنرمند، را تماشا کنند. وقتی جمعیت دور او حلقه می‌زند، و دست‌های خود را بالا آورده و بشکن می‌زند، او نغمه‌ی خوشی سر می‌دهد: «نگاه کن به بیوه‌ها و بچه‌های کوچک/ آن‌ها اشک ما را درآورده‌اند/ به پیش، ای دارفور.»

این جمعیت کاشت 9000 اصله درخت جدید توسط گروهی از زنان محلی را جشن می‌گیرد. این درختان جایگزین درخت‌هایی می‌شوند که در دوران جنگ در آتش سوختند. این محل سایه‌دار اکنون جای گردهم‌آیی است، و درختان صمغ عربی در آینده نوعی منبع درآمد خواهند بود.

فاطیا حامد ایکساگاد، رئیس انجمن زنان، می‌گوید: «مردان تلاش کردند درخت بکارند اما نتوانستند. آن‌ها صبر و تحمل کافی نداشتند.»

در ال فاشر، فوزیه عباس، رئیس شبکه‌ی انجمن ترقی زنان، می‌گوید که طرح وادی ال کو تأثیر زیادی بر زندگی زنان دارد. دسترسی گسترده‌تر به آب به معنای وقت بسیار کمتر برای حمل آن به خانه است، در حالی که کسب درآمد بیشتر از مزارع به معنای آن است که دختران بیشتری می‌توانند به مدرسه راه پیدا کنند. او می‌گوید که «اما در حالی که زنان بخش اعظم این کار را انجام می‌دهند، مردان در هنگام تصمیم‌گیری حاکم‌اند.»

درختان جدید سایه‌بان بزرگی برای گردهم‌آیی‌ها فراهم آورده‌اند. عکس: ماکسیم پاکین/یو. ان. یی. پی.


طرح وادی الکو بدون زحمت نبوده است. در سال 2018، آب‌بند کُرگا، که در پنج مایلی ال فاشر ساخته شد، خراب شد. اَدَم مالی، عضو کمیته‌ی این آب‌بند، می‌گوید که «همه‌ی اجتماعاتی که در بالادست و پایین‌دست بودند با ساخت این آب‌بند موافق بودند، چه آن‌ها که از آن بهره‌مند می‌شدند و چه دیگران. این آب‌بند در سال نخست واقعاً مفید بود و همه خوشحال بودند. اما بعد اندکی از مردمِ پایین‌دست حسادت ورزیدند.»

حمله‌ی شبانه با بیل مکانیکی آب‌بند را به طرز وحشتناکی ضعیف کرد. به‌رغم تعمیر آن، هنگامی که امسال باران‌های شدید غیرمعمولی آمد، جریان شدید آب سوراخی به قطر 50 متر در ساختار این سد کوچک ایجاد کرد. این سیلاب باعث ویرانی سد شد و کشاورزان را مجبور کرد که مزارع آبیاری‌نشده را ترک کنند. مظنون اولیه‌ی خرابکاری به رژیم پیشین وابسته بود ولی چون شاهدی وجود نداشت، پلیس بازداشتی‌ها را آزاد کرد.

اما انقلاب افراد جدیدی را بر سر قدرت آورده است. محمد ابراهیم عبدالکریم، نماینده‌ی جدید حاکم (والی) دارفور شمالی، می‌گوید: «این خرابکاری جرم بود. ما حکمی صادر کرده‌ایم که از همه‌ی طرح‌ها، طرح‌های جاری و همه‌ی طرح‌های آینده، محافظت شود.»

تأمین بودجه‌ی بازسازی آب‌بند کُرگا نیز بر عهده‌ی دفتر او خواهد بود. «این طرح‌ها به بازسازی جامعه‌ی دارفور کمک می‌کند. طرح‌های آبی معمولاً در نواحی‌ای هستند که جنگ روی داده است.» به گفته‌ی اوراس این تغییر مهمی را نشان می‌دهد: «من چند والی را ملاقات کرده‌ام اما این نخستین باری است که می‌شنوم یک والی درباره‌ی صلح صحبت می‌کند.»

عمر عبدالرحمان، که مدیریت آب‌های زیرزمینی و رودهای فصلی را در دارفور شمالی بر عهده دارد، اهمیت اساسی چنین طرح‌های آبی را روشن می‌کند: «آب در زندگی ما از همه چیز مهم‌تر است ــ نفس کشیدن ما یعنی نیاز ما به آب. اگر آب به تساوی تقسیم نشود، بار دیگر شاهد جنگ‌های بیشتر و قتل و کشتار بیشتر خواهیم بود.»

اما حمید محمد، عضو سازمان غیردولتی پرکتیکال اکشن، نسبت به آینده محتاط است. «امنیت ما اکنون 99 درصد بهتر است. اما این موقعیت هنوز شکننده است ــ تنش هنوز وجود دارد ــ و هیچ‌کس واقعاً نمی‌داند که فردا چه رخ خواهد داد.»

 

برگردان: افسانه دادگر


دیمیان کرینگتون دبیر بخش محیط زیست گاردین است. آن‌چه خواندید برگردان این نوشته‌ی او با عنوان اصلیِ زیر است:

Damian Carrington, ‘How water is helping to end the first climate change war’, The Guardian, 18 December 2019.