بیتکوین: پول نقد اینترنتی
academy.ivanontech
از تأثیر حفظ سوابق بر روند تاریخ هر چه بگوییم کم گفتهایم. برای مثال، ثبت ادیان یهودی و مسیحی به شکل مکتوب هر دو را قادر کرد که بیش از دیگر ادیانِ فراوان آن عصر باقی بمانند، ادیانی که تنها به شکل شفاهی حفظ میشدند. «کتاب نقشهبرداری» ویلیام فاتح که در سال ۱۰۸۶ نوشته شد، حتی تا دههی ۱۹۶۰ برای قضاوت در اختلافات ارضی به کار میرفت. امروزه نظام جدیدی برای ثبت سوابق دیجیتال به وجود آمده است. تأثیر آن میتواند به همان اندازه شدید باشد. این را نظام زنجیرهی بلوکها میخوانند.
مجموعهای از سوابق عظیم دیجیتال را تصور کنید. هر کسی که به اینترنت دسترسی دارد، میتواند به اطلاعات آن نگاه کند، یعنی این اطلاعات به روی همگان باز است. هیچکس مسئول این مجموعه سوابق نیست. نگهداریاش بر عهدهی یک شخص یا یک شرکت یا یک وزارتخانهی دولتی نیست بلکه ۸۰۰۰ تا ۹۰۰۰ رایانهی یک شبکهی پراکنده در نقاط مختلف جهان از آن نگهداری میکنند. مشارکت در این کار داوطلبانه است. صاحبان رایانهها دستگاههای خود را به این شبکهها اضافه میکنند زیرا در قبال خدماتی که رایانهشان ارائه میکند، گاهی درآمدی دریافت میکنند. شما هم اگر بخواهید، میتوانید رایانهی خود را به این شبکه اضافه کنید.
هر اطلاعاتی که در این مجموعه سوابق ثبت شود، دائمی است (هرگز نمیتواند تغییر کند) و هر یک از رایانهها یک نسخه از این مجموعه سوابق را نگهداری میکنند تا این موضوع تضمین شود. اگر بخواهید به این سیستم دستبرد بزنید، باید تمام رایانههایی را که روی شبکه هستند هک کنید. هر چند بسیاری از افراد، از جمله بهترین متخصصان نهاد امنیت ملی آمریکا، کوشیدهاند تا به این نظام دستبرد بزنند اما این کار تا کنون ناممکن بوده است. قدرت پردازش جمعیِ همهی این رایانهها از مجموع قدرت برترین ۵۰۰ ابررایانهی جهان بیشتر است.
اطلاعات جدید هر چند دقیقه یک بار به این مجموعه سوابق اضافه میشود. اطلاعات تنها وقتی میتواند اضافه شود که همهی رایانهها آن را تأیید کنند، کاری که برای انجام آن به مدارک کافی برای درستی آن اطلاعات نیاز دارند. همه میدانند که این سیستم چطور کار میکند اما هیچکس نمیتواند کارکرد آن را تغییر دهد. این سیستم کاملاً خودکار است. تصمیمات یا رفتارهای انسانی بر آن تأثیر ندارد.
اگر شرکت یا وزارتخانهای دولتی مسئول این مجموعه سوابق میبود، در آن صورت این مجموعه آسیبپذیر بود چون مثلاً شاید آن شرکت ورشکسته یا آن وزارتخانه بسته شود. اما یک مجموعه سوابق توزیعشده هیچ نقطهی ضعف آسیبپذیری ندارد. این مجموعه در هیچ کجا متمرکز نیست. شاید گاهی بعضی رایانهها دچار خطاهای غیرمنتظره شوند اما این امر اهمیتی ندارد. وجود نسخههایی از سوابق بر روی همهی رایانههای دیگر و اینکه اطلاعات تازهافزوده را به شکل یک رأی تأیید میکنند، بدان معناست که خود مجموعه سوابق خدشهناپذیر است.
این احتمالاً مهمترین و مفصلترین مجموعه سوابق در تمام تاریخ است، ساختاری متنباز از حافظهی دائمی که به طور ارگانیک رشد میکند. به این ساختار زنجیرهی بلوکها (blockchain) گفته میشود. این نوآوری در فناوری است که سیستم پول دیجیتال، بیتکوین، را امکانپذیر کرده است اما اثراتش به زودی بسیار وسیعتر از آفرینش پول جایگزین خواهد بود.
درک این موضوع برای بسیاری دشوار است که چرا بیتکوین اینقدر خاص است. همهی ما حسابهای آنلاین داریم که در آن پوند، دلار، یورو یا ارزهای دیگر کشورها وجود دارد. این پول کاملاً دیجیتال است، در جهان واقعی وجود ندارد، فقط اعدادی است که در یک سیاههی دیجیتال در جایی ثبت شده. تنها سه درصد از نقدینگی ملی واقعاً به شکل فیزیکی وجود دارد؛ بقیهی آن دیجیتال است. من امتیازهای سوپرمارکت و شرکتهای هواپیمایی را هم دارم. آنها هم به صورت فیزیکی وجود ندارند اما با این حال نمادهایی هستند که میتوان آنها را با نوعی کالا یا خدمات تبادل کرد، گر چه محدودهی این تبادل محدود است؛ بنابراین آنها هم پول هستند. پس چرا جهان اینقدر دربارهی بیتکوین هیجانزده است؟
برای درک این موضوع، باید تفاوت میان پول و پول نقد را تشخیص بدهیم.
اگر در یک مغازه باشم و به صاحب مغازه ۵۰ پنس پول بدهم تا یک شکلات بخرم، این نوعی تبادل نقدی است. این پول مستقیماً از من به او منتقل میشود و کس دیگری در این میان نیست: این تبادلی مستقیم و بدون اصطکاک است. اما اگر این شکلات را با یک کارت اعتباری بخرم، مبادله نوعی پردازندهی پرداخت (اغلب بیش از یکی) در بر خواهد داشت. به عبارت دیگر، این مبادله یک واسطه دارد.
همین موضوع دربارهی پوندها، دلارها یا یوروهایی که من در حساب آنلاین خود دارم صادق است. اگر بخواهم آنها را خرج کنم واسطهای وجود دارد، شاید بانک یا پِیپَل یا یک شرکت کارتهای اعتباری. اگر بخواهم امتیازهای سوپرمارکت یا شرکتهای هواپیمایی را خرج کنم، این کار به واسطهی سوپرمارکت یا شرکت هواپیمایی انجام میشود.
احتمالاً هر روز حدود یک میلیون پوند کالا و خدمات غیر قانونی از طریق بازارهای سیاه مبادله میشود و وسیلهی این پرداختها بیتکوین است. بیتکوین به رواج این بازارها کمک کرده است.
از اوایل دههی ۱۹۸۰، برنامهنویسان در جستوجوی راهی برای بازسازی دیجیتالیِ تبادل نقدی (یعنی همین تبادل مستقیم، بدون اصطکاک و از-الف-به-ب) بودند اما هیچ کس نمیتوانست راهی پیدا کند. مشکل این کار را «پرداخت مضاعف» نامیده بودند. اگر من به شما ایمیلی بفرستم که در آن یک عکس یا یک ویدیو (هر شکلی از کد رایانهای) هست و اگر شما بخواهید، میتوانید با نسخهگیری و درج آن در یک ایمیل، آن را به یک یا صد یا یک میلیون آدم متفاوت بفرستید. اما اگر بتوانید همین کار را با پول بکنید، پول فوراً بیفایده میشود. هیچکس نمیتوانست این کار را در فقدان نوعی واسطه برای بازبینی و پردازش مبادله به انجام رساند. تا اواسط دههی ۲۰۰۰، برنامهنویسان از این موضوع کاملاً ناامید شده بودند. این مسئلهای حلناپذیر تلقی میشد. سپس در اواخر سال ۲۰۰۸، بیتکوین بیسروصدا در یک فهرست ایمیل به دور از توجهات عمومی معرفی شد.
روی یک اسکناس دلار، این کلمات را میبینید: «ما به خداوند اعتماد داریم.» طرفداران بیتکوین با افتخار میگویند: «ما به اسناد و مدارک اعتماد داریم.»
تا اواخر سال ۲۰۰۹، برنامهنویسان کمکم دریافتند که ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto)، مبدع بیتکوین، مشکل پرداخت مضاعف را حل کرده است. راه حل این معما ایجاد یک زنجیرهی بلوکها بود، یک مجموعه سوابق خودکار که هیچ کس مسئول آن نبود و جایگزین واسطهها میشد. به جای آنکه پرداخت را یک بانک پردازش کند، پرداختها را همان ۸۰۰۰ تا ۹۰۰۰ کامپیوتری پردازش میکنند که در سراسر شبکهی بیتکوین و مطابق سنت جمعیِ همکاریِ متنبازِ برنامهنویسان پراکندهاند. آنها این تبادل را تأیید میکنند و آن وقت این تبادل انجام گرفته است. اطلاعات مربوط به پرداخت (زمان، میزان، آدرس کیفپولهای دیجیتال) به پایگاه دادهها اضافه میشود؛ یا، برای استفاده از اصطلاحات دقیق، یک بلوک اطلاعاتی دیگر به زنجیرهی اطلاعات موجود اضافه میشود. به همین دلیل، نام این مجموعه را زنجیرهی بلوکها گذاشتهاند که به طور ساده، زنجیرهای از بلوکهای اطلاعاتی است.
پول نیازمند اعتماد است، اعتماد به بانکهای مرکزی، بانکهای تجاری و دیگر مؤسسات بزرگ و اعتماد به خود کاغذ. روی یک اسکناس دلار این کلمات را میبینید: «ما به خدا اعتماد داریم». طرفداران بیتکوین با افتخار میگویند: «ما به اسناد و مدارک اعتماد داریم». زنجیرهی بلوکها که خودکار و با اثبات ریاضی و رمزنگارانه به شکلی شفاف کار میکند، نیاز به آن اعتماد را برطرف کرده است. به دلیل وجود آن مردم میتوانند پول دیجیتالی را مستقیم از یک شخص به شخص دیگر پرداخت کنند، به همان آسانی که میتوانید یک پیامک یا ایمیل را بدون نیاز به واسطه بفرستید.
پس بهترین راه برای فهم بیتکوین این عبارت است: پول نقدِ اینترنت. آنطور که بعضی از طرفداران سرسختش به شما خواهند گفت، بیتکوین جای دلار آمریکا یا چیزهایی مانند آن را نخواهد گرفت، اما کاربردهای فراوانی خواهد داشت. و در سطح عملی، بیتکوین نشان داده که کار میکند.
شاهد این موضوع، رواج بازار سیاه آنلاین است. احتمالاً هر روز حدود یک میلیون پوند کالا و خدمات غیر قانونی از طریق بازارهای سیاه مبادله میشود و وسیلهی این پرداختها بیتکوین است. بیتکوین به رواج این بازارها کمک کرده است. (در اینجا باید تأکید کنم که گرچه هر تبادلِ بیتکوین در زنجیرهی بلوکها، هر قدر که کوچک هم باشد، ثبت میشود اما هویت شخصی که تبادل را انجام داده در صورت تمایل او میتواند پنهان بماند؛ به همین دلیل است که این پول اینقدر جذابیت دارد). در کلیت نظام مالی یک میلیون پوند چندان زیاد نیست اما این واقعیت که مردم عادی در بازارهای سیاه از بیتکوین به طور عملی و روزانه برای پرداخت هزینهی کالاها و خدمات استفاده میکنند نشان میدهد که این فناوری واقعاً کار میکند. نمیخواهم بر کارکرد بازارهای سیاه صحه گذارم اما باید به این نکته توجه کرد که این بازارها معمولاً نخستین جایی هستند که فناوریهای جدید را به کار میگیرند. برای نمونه، این بازارها نخستین جایی بودند که از اینترنت برای کسب سود استفاده کردند. در فقدان امکان اتکا به سرمایههای قرضی یا سرمایهگذاران خطرپذیر، بازارهای سیاه مجبورند که فناوریهای جدید را با سرعت و به شکلی کارآمد به کار بگیرند.
اما توان بالقوه بیتکوین بسیار بیش از استفاده در بازارهای سیاه است. به این موضوع فکر کنید که چرا در جهان واقعی از پول نقد استفاده میکنیم. شما از پول نقد برای پرداختهای کوچک استفاده میکنید، مثلاً برای خرید یک شکلات یا یک روزنامه از دکهی کنار خیابان. همین نیاز در دنیای آنلاین هم وجود دارد. شاید من بخواهم یک مقاله را در روزنامهی «تایمز» بخوانم. نمیخواهم اشتراک سالانه بگیرم اما میخواهم این یک مقاله را بخوانم. خوب نبود اگر سیستمی داشتیم که میتوانستم برای خواندن این مقاله مبلغ اندکی بپردازم؟ برای یک نهاد پردازندهی پرداختها ارزش ندارد که پرداختی به این کوچکی را پردازش کند اما پول اینترنتی نیازی به پردازنده ندارد. شما میتوانید پول نقد بدهید و پردازش آن هزینهای در بر ندارد چون مستقیم است. این کاربرد بالقوه میتواند عصر جدیدی از محتواهای فروشی را در اینترنت آغاز کند. حالا که فناوری لازم برای پرداخت و دریافت مبالغ کوچک در قبال یک محتوا به وجود آمده است دیگر تولیدکنندگان محتوای آنلاین تحت فشار نخواهند بود که مطالب بسیاری را به طور رایگان انتشار دهند به این امید که بعداً به شکلی از آن درآمد کسب کنند.
ما از پول نقد برای پرداختهای سریع هم استفاده میکنیم، پرداختهای مستقیم و انعام. برای نمونه شما دارید از کنار یک نوازندهی خیابانی عبور میکنید و یک سکه برایش میاندازید. به زودی خواهید توانست به یک تولیدکنندهی محتواهای آنلاین به خاطر ویدیویی که در یوتیوب گذاشته یا برای آهنگ یا مطلبی که در بلاگش گذاشته، انعام بدهید، و این کار به همان آسانی و سرعتی خواهد بود که روی صفحهی دکمه «پسندیدن» [like] را فشار میدهید. حتی اگر صورتحساب رستوران را با کارت پرداخت کنم، معمولاً به پیشخدمت انعام نقدی میدهم. در بازارهایی که کاروکسبهای کوچک زیادی شروع میشوند، ترجیح میدهم که پول نقد پرداخت کنم زیرا پرداختهای نقدی مستقیماً به صاحب کاروکسب داده میشود بدون آنکه واسطهها درصدی از آن را کم کنند. همین اصل پرداختهای سریع، ارزان و مستقیم در مورد پرداختهای اینترنتی هم صادق است. برای کسبوکارهای کمدرآمد، هزینهی پرداخت ارزان ضروری است. پول نقد اینترنتی در اینجا هم کاربرد خواهد داشت. از آن در نقل و انتقال پول هم میتوان استفاده کرد، کاری که در حال حاضر تحت تسلط شرکتهایی مانند وسترن یونیون است. برای کسانی که خارج از کشور کار میکنند و میخواهند پول خود را به خانه بفرستند، نقل و انتقال پول و هزینهی تبدیل ارز معمولاً میتواند تا ۲۰ درصد مبلغ انتقالی برسد. با بیتکوین این هزینه حذف خواهد شد.
پول نقد برای سه و نیم میلیارد نفر (نیمی از جمعیت جهان) که حساب بانکی ندارند، از ورود به سیستم اقتصادی منع شدهاند و بنابراین از تبادل دیجیتالی هم محروماند، حیاتی است. برای استفاده از بیتکوین تنها چیزی که شخص لازم دارد دسترسی به اینترنت است.
برخی از ما از پول نقد برای پرداختهایی استفاده میکنیم که میخواهیم آنها را خصوصی نگه داریم. خصوصی لزوماً به معنای غیرقانونی نیست. ممکن است هدیهای برای سالگرد ازدواج خود بخرید و نخواهید همسرتان از آن خبر داشته باشد. ممکن است بخواهید برای یک هدف اجتماعی یا خیریه پول اهدا کنید و ناشناخته بمانید. ممکن است بخواهید کاری شیطنتآمیز بکنید: بسیاری از کسانی که اطلاعات خصوصیشان از اشلی مدیسون دزدیده شد ترجیح میدادند که هزینه حق عضویت خود را با پول نقد بپردازند و بنابراین ناشناس بمانند.
از اینها مهمتر، پول نقد برای سه و نیم میلیارد نفر (نیمی از جمعیت جهان) که حساب بانکی ندارند، از ورود به سیستم اقتصادی منع شدهاند و بنابراین از تبادل دیجیتالی هم محروماند، حیاتی است. برای استفاده از بیتکوین تنها چیزی که شخص لازم دارد دسترسی به اینترنت است.
بیتکوین در حال حاضر دچار چالشهایی از نظر اداره و گسترشپذیری است. با وجود این، این فناوری به خوبی کار میکند و برنامهنویسان در حال ایجاد راههایی برای استفاده از فناوریِ زنجیرهی بلوکها برای اهدافی فراتر از یک سیستم جایگزین پولی هستند. از سال ۲۰۱۷ شروع به مشاهدهی بعضی از کاربردهای آن خواهید کرد که کمکم به زندگی الکترونیکی شما وارد خواهد شد.
یکی از کاربردهای آن ارسال پیامکها به طور غیر متمرکز است. همانطور که با استفاده از بیت کوین میتوانید بیواسطه پول نقد به کسی بفرستید، پیامهای خود را میتوانید طوری بفرستید که جیمیل یا آیمسج یا واتساَپ یا هر کارگزار دیگری از دسترسی به آنها ناتوان باشد. همین امر در مورد شبکههای اجتماعی هم مصداق دارد. هرچه شما بگویید میان شما و دوستان یا دنبالکنندگان شما خواهد ماند. توییتر یا فیسبوک به آن دسترسی نخواهد داشت. این امر پیامدهای بسیار مهمی برای حفظ حریم خصوصی دارد و گسترهای از موضوعات جدید را در ارتباط با بحث داغ نظارت دولتی مطرح خواهد کرد.
به زودی شاهد ذخیره و پردازش اطلاعات در فضای ابری به شکل غیر متمرکز خواهیم بود، و این کار خطرات ذخیرهی دادهها در یک کارگزار معین را به شدت کاهش خواهد داد. شرکتی به نام تراستونیک در حال کار کردن روی یک سیستم عامل مبتنی بر زنجیرهی بلوکها برای تلفنهای همراه است که بتواند با اندروید و مکاواِس (Mac OS) رقابت کند.
همانطور که سوابق ثبتشده در زنجیرهی بلوکها جای یک بیتکوین و در نتیجه صاحب آن را در هر لحظهی مشخص تعیین میکند، بر همین مبنا میتوان زنجیرهی بلوکها را برای ثبت مالکیت هر دارایی دیگر و سپس تبادل مالکیت آن دارایی به کار برد. این امر پیامدهای مهمی برای شیوهی تبادل سهام، اوراق قرضه و پرداختهای زماندار خواهد داشت. این امر میتواند کار شرکتهای ثبت سهام، بازارهای سهام و بانکهای سرمایهگذاری را کساد کند. فناوری زنجیرهی بلوکها انحصار این نهادها را تهدید میکند.
زنجیرهی بلوکها میتواند سوابق مربوط به زمین و مالکیت املاک را نیز ثبت کند. در هندوراس اختلافات بر سر مالکیت زمینهای ساحلی فراوان است و این کشور در حال ایجاد راههایی برای ثبت اسناد زمینهای خود در یک زنجیرهی بلوکهاست. بر مبنای کتاب کوین کاهیل (Kevin Cahill)، روزنامهنگار تحقیقی، صاحب بریتانیا کیست؟(۲۰۰۱)، در انگلستان تا پنجاه درصد از زمینها هنوز به ثبت نرسیدهاند. مالکیت خودروها، بلیطها، الماسها، طلا (مانند هر چیز دیگری) میتواند با استفاده از فناوری زنجیرهی بلوکها ثبت و تبادل شود. حتی محتوای مجموعههای موسیقی و فیلم نیز میتواند چنین شود (هر چند قانون حق تألیف ممکن است این کار را ممنوع کند). زنجیرهی بلوکها به خوبیِ هر قانون مالکیت دیگری کار میکند و ارائهی آن بسیار ارزانتر هم خواهد بود.
هرناندو دو سوتو پولار (Hernando de Soto Polar)، اقتصاددان پِرویی، برای نگارش اثر خود دربارهی مالکیت جوایز زیادی برده است. فرضیهی اصلی مورد ادعای او این است که فقدان سوابق روشن مالکیت همان چیزی است که پیشرفت بسیاری را در جهان سوم از دیرباز محدود کرده است. اینکه چه کسی صاحب چه چیزی است باید روشن، مقبول و محفوظ باشد وگرنه کسی سرمایهگذاری نمیکند و پیشرفت محدود میشود. اما اگر سوابق مالکیت روشن باشد مردم میتوانند تجارت و مبادله و پیشرفت کنند. پرشورترین طرفداران زنجیرهی بلوکها امیدوارند که به وسیلهی آن این مشکل را حل کنند.
وقتی وضعیت مالکیت روشن شود، ثبت قراردادها و ثبت املاک هم به دنبال آن خواهد آمد. این ما را به موج بعدی توسعهی فناوری زنجیرهی بلوکها خواهد برد، یعنی قراردادهای خودکار، یا به اصطلاح تخصصی، «قراردادهای هوشمند» (تعبیری که نیک سابو، برنامهنویس آمریکایی برساخته است). اکنون دوران مالکیت در حال پایان یافتن است و دورهی قراردادهایی است که به طور همزمان هم نشاندهندهی مالکیت دارایی و هم شرایطی هستند که با این مالکیت پیوند خورده است. خیلی خوب است که مثلاً بدانیم اوراق قرضه متعلق به شخص معینی است اما مالکیت این اوراق میتواند با شرایط خاصی همراه باشد. مثلاً مالک ممکن است از آن سودی به دست آورد، ممکن است لازم باشد که قیمت آن تا زمان مشخصی بازپرداخت شود یا ممکن است اگر شرایط خاصی احراز نشود، برای مالک جریمهای به همراه داشته باشد. این شرایط میتواند در زنجیرهی بلوکها ثبت شود و همهی اقدامات مربوطه به طور خودکار انجام شود.
زنجیرهی بلوکها در کار ایجاد دموکراسی مستقیم نیز وارد خواهد شد: وقتی امکان تقلب و هزینهها از میان برود، بهانههای کمتری برای عدم مراجعه به آراء عمومی در مورد موضوعات اساسی وجود خواهد داشت.
ارزیابی و عمل به تمامی مراحل یک قرارداد، چه توافق اولیه و چه احکام رفع اختلاف و اجرای آنها، به طور تاریخی بر عهدهی افراد بوده است. یک قرارداد هوشمند این قوانین را خودکار میکند، شروط را ارزیابی میکند و بر اساس آنها عمل میکند، و نیاز به دخالت انسانی (و در نتیجه هزینهها) را به حداقل میرساند. حتی ترتیبات پیچیدهی تجاری میتوانند به شکل کد رایانه درآیند و به شکل بستهای دیجیتال حاوی یک قرارداد هوشمند درآیند و هزینهی این کار تنها کسری از هزینهی نوشتن، رفع اختلاف یا اجرای قراردادهای سنتی خواهد بود.
یکی از انتقادات از نظام حقوقیِ کنونی این است که تنها افراد بسیار ثروتمند یا کسانی میتوانند از آن استفاده کنند که هزینهی خدمات حقوقی را بپردازند: همهی افراد دیگر از مزایای این نظام محروماند. قراردادهای هوشمند از این امکان بالقوه برخوردارند که حرفهی حقوق را کساد کنند و کاری کنند که خدمات حقوقی در وسع همگان باشد، یعنی همان کاری که اینترنت برای موسیقی و نشر انجام داده است.
تمام اینها پیامدهای عظیمی برای شیوهی انجام تجارت دارد. ممکن است فناوری زنجیرهی بلوکها کار بانکداران، وکلا، مدیران و عاملان ثبت و فروش سهام را با کیفیتی بسیار بالاتر در ازای کسری از هزینهی کنونی به انجام رساند.
زنجیرهی بلوکها، مثل اثبات مالکیت، اصالت چیزها را نیز میتواند به اثبات رساند. کاربردهای چنین چیزی فراوان خواهد بود، از ثبت محضری (احراز اصالت اسناد) گرفته تا تنظیم مدارک. این برای تولیدکنندگان فوقالعاده مفید خواهد بود، مخصوصاً کالاهای مارکدار و کالاهای الکترونیکی گرانقیمت که ارزش آنها به مارک آنهاست. ما مطمئن خواهیم بود که این یک کیف لویی ویتان (Louis Vuitton) اصل است زیرا در زمان تولیدش در زنجیرهی بلوکها به ثبت رسیده است.
فناوری زنجیرهی بلوکها در احراز هویت شما هم میتواند نقش داشته باشد. در حال حاضر ما برای اثبات هویت آنلاین خود از سیستم نام کاربری و رمز عبور استفاده میکنیم. این سیستمی ناخوشایند و در معرض کلاهبرداری است. از عمر آن چندان باقی نمانده است. یک شرکت حتی در حال طراحی سیستمی مبتنی بر فناوری زنجیرهی بلوکهاست که میتواند جایگزین شیوههای کنونی قفل ماشین و خانه شود. بعد از اینکه به خانهی خود وارد شدید، زنجیرهی بلوکها میتواند به شما کمک کند که از اینترنت اشیاء استفاده کنید که شبکهی خانه شما را به فضای ابری و دستگاههای دیجیتال اطراف خانهتان وصل میکند.
از هویت تا شهرت تنها یک قدم کوچک فاصله است. به اهمیت امتیازهای سایتهای تریپ ادوایزر TripAdvisor یا ایبِی eBay فکر کنید، یا اظهارنظرهای مثبت در سایت آمازون. شهرت آنلاین برای مدل تجاری فروشندگان آنلاین به چیزی ضروری تبدیل شده و کیفیت اجناس خریداری شده را شدیداً بهبود بخشیده است. به لطف تریپ ادوایزر هتلهای معمولی سابق اکنون با شما مثل یک شاه یا ملکه رفتار میکنند تا مطمئن شوند که به آنها پنج ستاره میدهید. خدماتی که شما از یک رانندهی اوبر دریافت میکنید احتمالاً بسیار بهتر از یک راننده تاکسی معمولی است زیرا او میخواهد امتیاز خوبی دریافت کند.
نظام بازخورددهی در موفقیت بازار سیاه آنلاین نیز نقشی اساسی داشته است. فروشندگان بد بازخوردهای بد میگیرند. دیگر بازار سیاه جایی نیست که کلاهبرداری در آن آسان باشد. سیستم بازخورددهی کار مسئولان کنترل کیفیت در تجارت، گروههای مدافع مصرفکنندگان و دیگر نهادهای ساماندهی تجارت را نالازم کرده است.
وقتی شهرت آنلاین شما بتواند در زنجیرهی بلوکها ثبت شود (یعنی نه در یک شرکت مانند تریپ ادوایزر بلکه به طور غیر متمرکز ذخیره شود) همه خواهان حسنشهرت خواهند بود. نیاز به نگهداری و محافظت از شهرت به معنای آن خواهد بود که مردم بهتر رفتار خواهند کرد. سونی شروع به جستوجو برای یافتن راههایی کرده که بتواند این امکان بالقوه را عملی کند تا شهرت تحصیلی شما درزنجیرهی بلوکها ثبت شود (نمراتی که در مدرسه گرفتهاید، مدارک دانشگاهی شما، تجارب کاری شما، صلاحیتهای شما، سوابق کاری شما و توصیههای دریافتی شما از کسانی که با آنها کار کردهاید.) لینکدین Linkedin احتمالاً در حال انجام کاری مشابه است. زنجیرهی بلوکها کاربردهای روشنی در ثبت سوابق پزشکی نیز دارد اما همین را در مورد سوابق جنایی نیز میتوان گفت، نه فقط برای افراد بلکه برای شرکتها. مثلاً اگر یک شرکت استخراج معدن شهرت بدی دارد و محیط زیست را آلوده میکند، احتمال پیروزیاش در مناقصه برای یک پروژه یا امکان دریافت اجازهی انجام چنین پروژهای کمتر خواهد بود.
ما شاهد طراحی برنامههای جدید رأیدهی هستیم. نتایج چنین کاری عظیم خواهد بود. انتخابات و همهپرسیها کارهایی بسیار پر هزینهاند. کارزارها، کارکنان، شمارش کاغذهای رأی همه هزینه دارند. اما به زودی خواهید توانست از طریق تلفن همراه خود رأی بدهید با امنیتی ده بار بیش از سیستمهای کنونی آمریکا یا بریتانیا و هزینهای که تنها کسری از هزینههای کنونی است، آن هم به دور از خطر تقلب. وقتی چنین سیستمی برپا شود، حتی یک دولت فاسد هم نخواهد توانست چنین سیستمی را دستکاری کند. در فلوریدا دیگر هرگز بازشماری آراء انجام نخواهد شد. زنجیرهی بلوکها در کار ایجاد دموکراسی مستقیم نیز وارد خواهد شد: وقتی امکان تقلب و هزینهها از میان برود، بهانههای کمتری برای عدم مراجعه به آراء عمومی در مورد موضوعات اساسی وجود خواهد داشت.
کمتر کسی این آینده را پیشبینی میکند اما این فناوری در حال تغییر شیوهی تعامل آنلاین ماست. این انقلابی نیست که در تلویزیون نمایش داده شود، پیشرفتِ زمانی آن به شکل رمزنگارانه روی زنجیرهی بلوکها ثبت خواهد شد. و زنجیرهی بلوکها که در اصل برای حل معمای پول نقد آنلاین ایجاد شد میتواند به چیزی بسیار مهمتر تبدیل شود: دفتر ثبت اسنادی برای قرن بیستم همانند کتاب ویلیام فاتح برای انگلستان و چه بسا بسیار بیش از آن.
برگردان: پویا موحد
دومینیک فریزبی نویسندهی حوزهی امور مالی و مقیم لندن است. عنوان کتاب اخیر او این است: «دزدی در روز روشن- چگونه مالیات به گذشتهی ما شکل داد و آیندهی ما را تغییر خواهد داد» (2019). آنچه خواندید برگردان گزیدههایی از این مقاله با عنوان اصلیِ زیر است:
Dominic Frisby, ‘In proof we trust’, Aeon, 21 April 2016.