دریغ که ما انسانها استاد کشتن استعدادهای خویشتنایم. استعدادی که همیشه با ماست، بهقدری به نظرمان بدیهی میرسد که آن را به راحتی نادیده میگیریم و ارزشهای آن را نفی میکنیم. من البته از این فراتر رفته و سالها در درونم با شعر مبارزهی سرسختانهای کرده بودم! شاید بارها یک متن یا نامهی اداری را پاره میکردم و دوباره مینوشتم که شبیه یک قطعهی ادبی نباشد! بعدها در صدد یافتن علل مقاومتام در برابر شعر و ادبیات بر آمدم ...
پنجشنبه ۱۲ تیر مراسم دهمین دورهی جایزهی شعر ژاله اصفهانی با حضور شاعران و هنرمندان و علاقهمندان به شعر و ادبیات از نقاط مختلف جهان به صورت آنلاین برگزار شد. این جایزه که یکی از برنامههای بنیاد فرهنگی ژاله اصفهانی در لندن است هر سال در دو بخش شعر کلاسیک و آزاد، به شاعران جوان فارسیزبان ایرانی، افغانستانی و تاجیکستانی که کمتر از ۳۰ سال سن دارند تعلق میگیرد.
شبی که خواب رابعه را دیدم هنوز به وضوح در یادم مانده است. از معدود خوابهای روشنی بود که در تمام این سالها دیده بودم. رابعه در راهروی تاریک مدرسهای که پیشتر در آن درس خوانده بودم ایستاده بود، پایین راهپلهها کنار پنجره با چراغی در دستش. نیمرخش به من بود. من از آن فاصلهی دور چهرهاش را نمیدیدم و هرچه پیشتر میرفتم او دورتر میشد و نور چراغش کمسوتر.
«پری»، اولین ساختهی سیامک اعتمادی، یکی از غافلگیریهای برلیناله بود. «پری» که در بخش پانوراما به نمایش در آمد، محصول مشترک یونان، فرانسه، هلند و بلغارستان است و در اولین نمایش جهانی خود در برلین نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کرد.
محمود درویش، مانند پیامبران، میان سه زمان: گذشتهی تراژیکِ «نکبت» فلسطینی، حالِ اشغال و تبعید، و آیندهای با امید به رهایی قرار دارد. زینت حلبی با قرار دادن او در چارچوب دوران روشنگری عرب و جهان پس-از-بهارِ عربی، رهایی فلسطین را به عنوان راهی برای رستگاری کل بشریت ارائه میدهد.
وارلام شالاموف در یکی از کوتاهترین قطعات گردآوریشده در «کلیات دنیای تبهکاران» مینویسد: «مسیر محشری در تایگا داشتم. این کورهراه را خودم در تابستانی که سرگرم جمعآوری هیزم برای زمستان بودم، ساختم.» داستان کوتاه دو صفحهای «مسیر» بیتردید آرامترین و تغزلیترین نوشته در این کتاب حجیم و وزین است. سبک تغزلی و آرام مسیر شالاموف، گوشهی دنج او در توندرا، ثمرهی دو عامل است: طبیعت و انزوا.