چند سال قبل، در نقاط مختلف لندن پیانوهایی برای استفادهی عموم قرار داده شده بود تا هر از گاهی نوای موسیقی رهگذران را شاد کند. یک روز هنگام گذر از ایستگاه قطار کینگزکراس، ملودیای که از یکی از این پیانوها برمیخاست توجهام را جلب کرد. جنس موسیقی به نظر ارمنی میرسید با تهمایهی جاز. با کنجکاوی شروع کردم به حدس زدن که اثر کدام یک از موسیقیدانان ارمنی میتواند باشد: آرنو باباجانیان؟ لون مالخاسیان؟
نسل جوانتر امروز دیگر نمیپذیرد که شرکتها به بهای کاهش رفاه و آسایش اجتماعی و فجایع زیستمحیطی به دنبال افزایش سود و بهرهوری باشند. میدانیم که اقتصاد بازار آزاد برای توسعهی بلندمدت و پیشرفت اجتماعی ضروری است. نباید نظام دیگری را جایگزین آن کنیم. اما سرمایهداری در ظاهر فعلی خود به انتهای خط رسیده است. و در صورتی که از درون اصلاح نشود، پابرجا نخواهد ماند.
روزنامهنگاران همیشه مشتاق مصاحبه با لخ والسا نیستند. پاسخهای او همیشه شفاف نیست، فهم منظورش میتواند دشوار باشد، و اعتماد به نفساش گاهی ناخوشایند است. با وجود این، این شخصیت پُرتناقض واقعاً جذاب است. او کارگر ساده و کمسوادی بود که به رهبریِ بزرگترین جنبش اجتماعی در کشورهای کمونیستی رسید؛ او رهبر فرهمندی بود که روشنفکران نامدارِ آن دوره را مجذوب خود کرد و هنوز هم همیشه خود را باهوشتر از دیگران میداند.
در اواخر مارس، پلیس فرانسه در پاریس آغاز به راندن مردم بیخانمان به داخل دبیرستانها یا ورزشگاههای شهر برای دور نگاه داشتن آنان از خیابانها کرد. در ۶ آوریل، ارتش ایتالیا خانهای تصرفشده در رم، پناهگاه حدود ۵۰۰ مهاجر از آفریقا، را با نرده و مأموران گشت مسلح محصور کرد. در اوایل آوریل، صربستان و بوسنی خروج حدود ۱۵ هزار مهاجر از مراکز پذیرششان را غدغن کردند. در ۱۱ آوریل، یونان دسترسی کل یک محل مسکونی کولیها را در شهر لاریسا در منطقهی مرکزی یونان محدود کرد.
هنگامیکه ساکت میمانیم تا زندگی آسانتری داشته باشیم، مسلماً از سر بزدلیمان بوده است چون در واقع داریم اجازه میدهیم که دیدگاههای غیرقابل اعتماد زیر سؤال نروند و افرادی را که از ما شجاعتر بودهاند به حال خود رها میکنیم تا خودشان گلیمشان را از آب بیرون بکشند.
از آزادی ناظم حکمت تا آغاز دههی هشتاد بجز چند اعتصاب غذای چندروزه، چندان خبری از اعتصاب غذای معترضان نبود. اما پس از کودتای نظامی سال ۱۹۸۰ و سرکوب مخالفان کُرد و چپگرا، اعتصاب غذا و روزهی مرگ در ترکیه، بهویژه در بین گروههای رادیکال چپ، رواج یافت و به سنتی تاریخی بدل شد. در حوالی کودتای سال ۱۹۸۰ در ۱۲ زندان ترکیه، بهویژه زندانهای دیاربکر، استانبول و آنکارا تعداد زیادی از زندانیان دست به اعتصاب غذا زدند.