«عامل بیگانه»؛ برچسبی قانونی برای دشمن‌‌ جلوه دادن منتقدان حکومت روسیه

بهروز اخلاقی

استفاده از برچسب «اینوگنت»‌ یا همان «عامل بیگانه»‌ برای دگراندیشان روس پدیده‌ی جدیدی نیست و یادآور فهرست‌های‌ طولانیِ مخالفان حکومت است که در روزگار جنگ‌ِ سرد مساوی بود با جاسوس تلقی شدن و محرومیت از حقوق اجتماعی. 

خاطرات چهارراه استانبول

سوما نگهداری‌نیا

نزدیک به صد سال قبل در زمان شورش و کشتاری بزرگ در خاورمیانه، زنی به نام یاشار در دفترچه‌ی خاطراتِ روزانه‌اش به نحوی استعاری میدان جنگ را با تمام ساکنانش از جمله انسان‌ها، حیوانات، گیاهان، صخره‌ها و دشت‌ها ثبت کرد.

جامعه‌ی عادلانه چه مشخصاتی دارد؟

دنیل چندلر

گرچه بسیاری از مردم اسمِ رالز را نشنیده‌اند اما نظراتش انقلابی در فلسفه‌ی سیاسی به راه انداخته و شاید تنها اندیشمند یک‌صد سالِ اخیر است که همه به جایگاه او در کانون اندیشه‌ی سیاسیِ غرب، در کنار کسانی مثل افلاطون، تامس هابز، آدام اسمیت و کارل مارکس، اقرار می‌کنند.

لحظه‌ای دور از چشم طالب

آلما بیگم

در این سرزمینِ جنگ و خوف هیچ‌کسی به اندازه‌ی زنان به زندگی وفادار نبوده است، هرچند زیر هزاران مشکل و موانع قامتشان له شده است.

نگاهی به زندگی «ارمنی‌های پنهان» در ترکیه

نهال تابش

زوج مسلمانی که ۲۶ سال از ازدواجشان می‌گذرد، میشنوند که کلیسای ارامنه در دیار بکر بازگشایی شده است. زن به شوهر اعتراف میکند که ارمنیتبار است، شوهر با تعجب به او نگاه می‌کند و می‌گوید: «واقعاً؟ من هم همینطور!»

سقراط و پرسش‌نماد‌های بی‌جان‌شده!

محمود صباحی

سقراط می‌گفت: زندگیِ نیازموده، ارزشِ زیستن ندارد و آزمودنِ زندگی، جز همان گفت‌و‌گویی نیست که آتشِ وجدانِ ما را فروزان نگه می‌دارد؛ جز همان پرسشی که ما با خود یا با دیگری به‌مثابه‌ی خود در میان می‌گذاریم.

حضور پررنگ کافکا در ادبیات داستانی ایران

سیروس علی‌نژاد

بختِ کافکا بلند بوده است که در ایران به وسیله‌ی مشهورترین نویسنده‌ی ما، صادق هدایت، به خوانندگان معرفی شد، و بخت ما، خوانندگان فارسی‌زبان، بلند بوده است که از طریق هدایت با کافکا آشنا شدیم.

محمد بهمن‌بیگی، آموزگار عشایر

پرویز نیکنام

محمد بهمن‌بیگی در کتاب بخارای من، ایل من کودکی‌اش را این طور تعریف می‌کند و می‌گوید که «از شنیدن اسم شهر قند در دلم آب می‌شد و زمانی که پدرم و سپس مادرم را به تهران تبعید کردند تنها فرد خانواده که خوشحال و شادمان بود، من بودم.»

از لوله‌‌ی هر تفنگی میخک نمی‌روید

آرش جودکی

۲۵ آوریل، روز پیروزیِ «انقلاب میخک‌ها» را امسال در پرتغال، به مناسبت پنجاهمین سالگردش، باشکوه‌تر جشن گرفتند. این انقلاب در واقع کودتایی نظامی بود، اما بی‌خشونت و بی‌خون‌ریزی که به ۴۸ سال دیکتاتوری پایان داد.

اقلیم اندوه

مارچلو دی چینتیو

«شما نمی‌توانید در مورد نویسندگانِ فلسطینی میان امر عمومی و خصوصی تفاوت قائل شوید. من مجبور به ترک کشورم شدم. در تبعید رنج کشیدم. از سیاست دور بودیم اما چطور می‌توانیم سیاست را از شعرمان جدا کنیم؟»

آلیس مونرو: از زبان خودش

آلیس مونرو در گفت‌وگو با استفن آسپرگ

علاقه‌ی من به مطالعه از سنِ خیلی کم آغاز شد، زمانی که برایم داستان پری دریایی کوچک، اثر هانس کریستین آندرسن را خواندند.

ما را از وطنمان کوچاندند، اما از رؤیاهایمان نه؛ گفت‌وگو با سه عضو گروه تئاتر دختران افغان در فرانسه

راضیه شاهوردی

«در خانهی ما سه‌ برقع وجود داشت، یادگار دوران طالبان. زمانی که خیلی خُرد بودم ــ شاید صنف سه یا چهارِ مکتب ــ وقتی که می‌خواستم به شوخی آنها را بپوشم، مادرم نمی‌گذاشت. می‌گفت آن روز نیاید که برقع بپوشی. مادرم پوشیدن آن‌ها را یک چیز خیلی نفرت‌انگیز می‌دانست و می‌گفت خدا آن روز را اصلاً نیاورد.»

 

انقلابی که با دو ترانه آغاز شد

الکس فرناندز

پنجاه سال قبل، زنجیره‌ای از رویدادهای استثنائی که با پخش دو ترانه از شبکه‌های رادیویی آغاز شد، به سقوط نظام دیکتاتوری در پرتغال انجامید.