چرا سرویس بهداشتی مسئلهی روزمرهی فمینیستی است؟
vernonmorningstar
دسامبر سال ۲۰۱۵، در یکی از مناظرههای انتخاباتی حزب دموکرات آمریکا در ایالت نیوهمپشایر، بعد از اینکه پخش آگهیهای میانبرنامه تمام و اجرای زندهی مناظره دوباره شروع شد، ناگهان میلیونها نفر که بینندهی این برنامهی زنده بودند، با حیرت دیدند که یکی از نامزدهای انتخاباتی حزب بر روی صحنه نیست: هیلاری کلینتون، تنها زن و شانس اصلی انتخابات. کلینتون کمی بعدتر روی صحنهی مناظره حاضر شد، در حالی که به سمت جایگاه خود میرفت رو به دوربین کرد و فقط یک کلمه گفت «متأسفم» و توضیح بیشتری نداد. کاربران در شبکههای اجتماعی شروع کردند به ساختن جوکهای گوناگون در بارهی این تأخیرِ کوتاه هیلاری کلینتون و بازار حدس و گمانهزنی و شایعهسازی بالا گرفت.
چند روز بعد معلوم شد که چرا هیلاری کلینتون با کمی تأخیر روی صحنه حاضر شد. او از مدت پخش آگهی استفاده کرده بود تا به دستشویی برود. وقتی به تنها دستشویی زنانهی پشت صحنهی محل مناظره رسیده بود، لیز اسمیت، زنی که یکی از دستیاران کارزار انتخاباتی مارتین اومالی، رقیب انتخاباتی کلینتون بود در دستشویی بود و تا او از توالت بیرون آید و نوبت کلینتون شود و کار او تمام شود، برنامه دوباره شروع شده بود. تنها دستشویی زنانهی سالن مذاکره، در دورترین نقطهی ساختمان و در فاصلهای بسیار دور از سالن تعبیه شده بود.
وقتی دلیل تأخیر کلینتون معلوم شد، باز مردم بیکار ننشستند و هزاران جوک ساختند، طعنه زدند، کلینتون را به دلیل همین تأخیر «ناکارآمد و بیخاصیت و غیرقابلاطمینان» دانستند و اصلاً چطور «اداره مملکت را دست کسی بدهیم که حتی سر مناظره دیر حاضر میشود؟» بعضی هم بازار مبتذل اظهارات جنسیتزده را راه انداختند که «کلینتون تأخیر داشت چون لابد داشت آن پشت رژ لب میمالید و خط چشم میکشید.»
اما کسی به این موضوع مهم توجه نکرد که نکته اتفاقاً درست در همان بحث دستشویی است و بس. شاید شما هم در مراکز خرید، سالن کنسرت یا مسابقات ورزشی، دیده باشید که صف دستشوییهای زنانه اغلب بسیار طولانیتر از صف مردان است. هیچوقت با خودتان فکر کردید چرا در سمت دستشویی مردان، صف کوتاهتر است یا اصلاً صفی در کار نیست و همزمان صف طویلی جلوی ورودی دستشویی زنانه شکل گرفته است؟
تحقیقات نشان میدهد حداقل زمانی که یک زن در دستشویی صرف میکند در خوشبینانهترین حالت ۹۰ ثانیه است؛ این زمان برای مردان ۴۰ ثانیه بیشتر نیست. دلایل متعددی این زمان را برای زنان طولانیتر میکند: آناتومی بدن زنان متفاوت از مردان است و آنها در طول شبانهروز دفعات بیشتری به توالت میروند، زنان اغلب و تقریباً در همهجا لباس بیشتری از مردان بر تن کردند و لباسهای آنها چند لایه است و درآوردن این لباسها وقتگیر، زنان با عادت ماهیانه و خونریزی مواجهاند و تعویض نوار بهداشتی و تامپون کاری وقتگیر است، هنوز تقریباً در تمام دنیا این مادراناند که بچهها را به دستشویی میبرند و مسئولیت تعویض پوشک بچه و همراهی با کودک به وقت استفاده از توالت با آنهاست. (حتی اگر زن و مرد این وظیفه را بین خود به مساوات تقسیم کرده باشند، هنوز در اکثر اماکن عمومی تنها دستشوییهای زنانه است که تخت تعویض پوشکِ بچه دارد و ناچار این مادر است که باید بچه را به دستشویی ببرد.) مسئله مطلقاً کلیشههای جنسیتزدهی ساختهی مردان نیست که «چون زنان جلو آینه خود را بزک دوزک میکنند، مدتها در دستشویی میمانند!»
بنا به آمار سازمان ملل متحد هنوز بیش از ۴.۲ میلیارد نفر از شهروندان جهان، به توالت بهداشتی و تمیز دسترس ندارند.
تمام این دلایل باعث میشود که زنان به زمان بیشتری برای استفاده از توالت نیاز داشته باشند، اما کماکان به هر طرف نگاه کنید تعداد دستشوییهای زنانه و مردانه در اماکن عمومی برابر است. گاه حتی سهم زنان به رغم نیاز بیشتر، کمتر است و منجر به این میشود که حتی نامزدِ انتخابات ریاستجمهوری در یک کشورِ توسعهیافته با تأخیر وارد صحنهی مناظره شود. اما حق دسترس به توالت و سرویس بهداشتی چه در اماکن عمومی و چه در فضای خصوصی، نه فقط به این دلیل که به دلایل کلیدی دیگری هم بحثی فمینیستی و ضروری است.
در تقویم سازمان ملل متحد، ۱۹ نوامبر «روز جهانی توالت» است. بنا به آمار سازمان ملل متحد هنوز بیش از ۴.۲ میلیارد نفر از شهروندان جهان، به توالت بهداشتی و تمیز دسترس ندارند. سالانه به طور میانگین ۴۳۲ هزار نفر به دلیل بیماریهای ناشی از نبود دسترس به سرویس بهداشتی با حداقل استاندارد تمیزی، جان خود را از دست میدهند یا به بیماریهایی متعدد گوارشی و غیره مبتلا میشوند. هر سال در جهان ۲۹۷ هزار کودکِ زیر ۵ سال به دلیل عفونت و بیماریهای ناشی از نبود دسترس به سرویس بهداشتی یا حداقلی از بهداشت در توالتها، جان خود را از دست میدهند. سازمان ملل متحد میگوید ۶۳۷ میلیون نفر از شهروندان جهان در فضای باز خود را تخلیه کرده و به هیچ سرویس بهداشتی ــ حتی آلوده و غیر استاندارد ــ دسترس ندارند.
در این میان وضع زنان و امکان دسترس آنها به توالت نه تنها به مراتب بدتر است، بلکه خطرات و مشکلاتی که آنها را تهدید میکند تنها محدود به انواع بیماریهای جسمی نیست. هند، یکی از کشورهایی است که با لایهی دیگری از معضلات تلخِ نبود دسترس به توالت روبهرو است. در برخی مناطق روستایی این کشور که خانهها توالت ندارند و تنها استفاده از فضای باز ممکن است، اهالی روستا با هم توافق کرده و نقاط دورافتاده و خلوتی در حاشیهی روستا را تعیین کردند تا زنان و مردان برای تخلیهی خود به این مناطق بروند. اغلب مکانی که برای زنان تعیین کردند، دورتر و خلوتتر هم هست تا چشم کسی به زنان نیفتاد. زنانِ بسیاری بهویژه وقتی در شب مجبورند به این نقطه بروند، در این مسیر با آزار جنسی، دستدرازی و تجاوز مردانی مواجه میشوند که پشت درختها و دیوار خرابه و ... کمین کردهاند تا زنی را در راه دستشویی، طعمهی خود کنند. زنان در این مناطق اغلب در گروههای چند نفره به این «توالتهای باز» میروند تا شاید اینطور کمتر مورد آزار قرار بگیرند. بسیاری از زنان روستاییِ این مناطق در چنین وضعیتی به دهها بیماری ناشی از کنترل بیش از حد نیاز به تخلیهی خود دچار میشوند.
در ایالت بیهار در هند که یکی از فقیرترین ایالاتهای کشور است، بنا به آمار ۸۵ درصد خانههای روستایی توالت ندارند، یکی از مقامات پلیس محلی این منطقه در اظهاراتی که بحثهای بسیاری برانگیخت، گفته بود که اگر خانههای روستایی این ایالت توالت داشته باشند، آمار تجاوز به زنان و دختران، سالانه بهطور متوسط ۴۰۰ مورد کاهش خواهد داشت. بنا به گزارش مشترک یونیسف و «سازمان بهداشت جهانی» در سال ۲۰۱۵، نزدیک به ۳۰۰ میلیون زن و دختر در هند به توالت دسترس نداشتند.
بررسی سازمان غیردولتی و بینالمللی «WaterAid» نشان میدهد از هر ۳ زن در جهان، ۱ زن به توالت دسترس ندارد و در نتیجهی این کمبود زنان با خشونت و آزار جنسی، شرم و انگ، انواع بیماریهای عفونی دستگاه گوارش و تناسلی مواجهاند. بررسی این سازمان در کشورهایی مثل اوگاندا، کنیا، هند و جزایر سولومون نشان میدهد که تابوهای اجتماعی هرگز به زنان و دختران اجازه نمیدهد که دربارهی ترس و وحشت و تجربههای هولناکی که نبود توالت بر سر آنها آورده، حرفی بزنند و این گروه از مجرمان و آزاردهندگان زنان به خوبی میدانند که هرگز عقوبتی در کار نیست و هیچوقت کسی آنها را بازخواست نمیکند. نبود توالت، یک فرهنگ قدرتمند و رایج ایمن بودن و فرار از مجازات را به دنبال میآورد.
بررسی این سازمان غیردولتی همچنین نشان میدهد که محرومیت از دسترس به سرویس بهداشتی و حداقلی از استاندارد تمیزی باعث شده که زنان و دختران از یک زندگی کارآمد و خلاق بازبمانند. میدانید زنان و دختران سالانه در راه پیدا کردن نقطهی خلوتی برای تخلیهی نیاز خود چند ساعت مفید روزمره را از دست میدهند؟ ۹۷ میلیارد ساعت!
از هر ۳ زن در جهان، ۱ زن به توالت دسترس ندارد و در نتیجهی این کمبود زنان با خشونت و آزار جنسی، شرم و انگ، انواع بیماریهای عفونی دستگاه گوارش و تناسلی مواجهاند.
کمبود سرویسهای بهداشتی زنانه در فضای عمومی یا نسبت نابرابر توالتها، از دههی ۱۹۷۰ میلادی در آمریکا جرقهی فعالیتها و اعتراضهایی شد که به قوانین موسوم به Potty parity معروف شد. قوانینی که بهدنبال ساختن توالتهای عمومیِ بیشتر برای زنان در تمام فضاهای عمومی و ساختمانِ محیطهای کاری است. در سال ۱۹۷۳ زنان دانشجو دانشگاه هاروارد آمریکا که دیگر از کمبود تعداد توالتهای زنانه به ستوه آمده بودند، در اقدام اعتراضی پرسروصدایی قوطیهای پر از ادرار را با شعارهای اعتراضی به سوی تمام پلههای ساختمانهای متعدد دانشگاه هاروارد پرتاب کردند. این تظاهرات، یکی از مهمترین اتفاقهای عمومی بود که برای اولینبار توجه میلیونها نفر را به این نابرابری عادی و روزمره جلب کرد که پیش از آن اصلاً توجه کسی را هم جلب نمیکرد. با این حال سالها طول کشید تا بالاخره در سال ۱۹۸۹ ایالت کالیفرنیا اولین ایالتی شد که قانون «برابری جنسیتی توالتها» در فضای عمومی را تصویب کند.
اما کماکان در بسیاری از نقاط آمریکا و اروپا، قوانین «پاتی پَریتی» باز بر همان کلیشه استوار است که در ازای هر یک توالت عمومی مردانه، یک توالت زنانه کافی است. (برای مثال در بریتانیا قانون رسمی همین را میگوید.) در حالی که شواهد، تجربیات میلیونها زن و بررسیها نشان میدهد که در بحث توالت «برابری» به معنای نسبت مساوی نیست و سهم زنان از سرویسهای بهداشتی عمومی باید بیشتر از مردان باشد. «پاتی پریتی» در موارد متعددی منجر به این نتیجه شد که سرویسهای بهداشتی در اماکن عمومی، برای همه و فارغ از جنسیت شود. اقدامی که اگرچه حسنهای مهمی بهدنبال داشت ــ از جمله اینکه حق دسترس شهروندان ترانس سکشوال به سرویس بهداشتی را بهمراتب راحتتر و بدون هراس کرده ــ اما کماکان مشکل انتظار طولانی زنان برای استفاده از سرویس بهداشتی را کاهش نداده است.
هاروی مولوچ (جامعهشناس و استاد دانشگاه نیویورک) و لارا نورن (جامعهشناس) در کتاب «توالت: سرویسهای بهداشتی عمومی و سیاست تقسیمبندی» در قالب سلسله مقالاتی از نویسندگان متعدد، به بررسی ابعاد مختلف سیاست توالتهای عمومی، نگاه اغلب خنثی و بیتوجه تاریخ معماری به مسئلهی توالتهای عمومی، اهمیت جنسیت و ….پرداختند. در یکی از مقالات این کتاب، کلارا گرید مینویسد: «وقتی بحث طراحی سرویسهای بهداشتی میشود، کماکان در همهجا بحث اصلی مسائل فنی و مهندسی قضیه است و بس. هنوز بسیاری از معمارها و طراحان داخلی اصلاً چیزی از تاریخ سیاسی، جنسیتی، اجتماعی، و بهداشتیِ توالت نمیدانند و وقتی هم برای آنها این مسئله را بشکافید، اغلب با تمسخر از این موضوع مهم میگذرند. در اکثر دانشگاهها هم هرگز به دانشجویان معماری چیزی دراینباره آموزش داده نمیشود.»
شاید بد نباشد عمق بیتوجهی عمومی به مسئلهی کمبود سرویس بهداشتی زنان را با روایت واقعیتی تلخ و عجیب دربارهی کنگرهی ایالات متحدهی آمریکا نشان داد. اولین دستشویی زنانهی نزدیک به سالن اصلی در کنگرهی آمریکا بالاخره در سال ۲۰۱۱ میلادی ساخته شد! تا قبل از آن زنان نماینده باید دقایق طولانی مسیری قابل توجه را طی میکردند تا بالاخره به تنها سرویسهای بهداشتی زنانه در دورترین نقطهی ساختمان و یک طبقه پایینتر از سالن اصلی برسند! زنان نماینده بارها به همین دلیل بخشی از صحبتهای مهم جلسات کنگره را از دست دادند. تا همین هشت سال پیش مجموع ۹۰ زن (۱۷ سناتور زن و ۷۳ زن عضو مجلس نمایندگان) در کنگرهی آمریکا در حالی باید برای زیروبم زندگی میلیونها شهروند آمریکا تلاش کرده و تصمیم میگرفتند که خودشان به یک دستشویی در همان طبقه دسترس نداشتند. دو سال دیگر هم طول کشید تا بالاخره سنای آمریکا قبول کند که تعداد دستشوییهای زنانه را دو برابر کند.