«چهرهی مطبوعات معاصر»؛ یک مرجع بیهمتا
سیروس علینژاد
چهرهی مطبوعات معاصر عنوان کتابی است که در سال ۱۳۵۱ منتشر شده و هرگز تجدید چاپ نشده است. پس چرا حالا به سراغ آن رفتهام و دربارهاش مینویسم؟ چون یک کتاب مرجع است و کتابهای مرجع کهنه نمیشوند.
چهرهی مطبوعات معاصر عنوان کتابی است که در سال ۱۳۵۱ منتشر شده و هرگز تجدید چاپ نشده است. پس چرا حالا به سراغ آن رفتهام و دربارهاش مینویسم؟ چون یک کتاب مرجع است و کتابهای مرجع کهنه نمیشوند.
منظورم از فدرالیسم جهانی وضعیتی است که ملتهای جهان با میل و رضایت خود گرد هم میآیند و در قالب یک ابرملت فدرال به وحدت میرسند. با این اقدام، آنها به تشکیل یک دولت مرکزی تن میدهند و رضایتمندانه بخشی از قدرت خود را به آن واگذار میکنند. البته این دولت مرکزی مرجعیت و اقتدار محدودی دارد تا بتواند برای برطرف کردن نیازها و چالشهای جمعی این ملتها اقدام کند.
نظم بینالملل در روند تطور خود از قبیله و دولتشهر و امپراتوری، از زمان امضای قرارداد وستفالی در سال ۱۶۴۸ وارد مرحلهی دولت-ملت یا همان واحدهای سیاسی ملی شده است. تشکیل دولت-ملتها نوعی گسست حقوقی و سیاسی نسبت به دوران پیش از خود به وجود آورده است به طوری که حق برابر و برابریِ حقوقی را برای تمام اتباع، صرفنظر از تفاوتهای عقیدتی و سیاسی آنان در روندی تاریخی متحقق کرده است که از آن به نام حقوق شهروندی یاد میشود.
بدیهی است که کسی که از گذشته درس نگیرد محکوم به تکرار آن است. اما به ندرت توضیح داده میشود که دقیقاً تاریخ چگونه میتواند در ساختن آیندهای بهتر به ما کمک کند. البته این امر مانع از آن نمیشود که تاریخنگارانی چون یووال نوح هراری نتوانند به رهبران جهان در داووس توصیههایی ارائه کنند یا دانشمندانی مانند جِرد دایموند کتابهای پرفروشی دربارهی فروپاشی جوامع سنتی ننویسند.
شیوع ویروس کرونا سبب شده است که با شرمساری به روشنی دریابیم که دنیا به شکل هولناکی بههمریخته است. کسانی که ما را سرِ پا نگه داشتهاند نه مدیران صندوقهای پوشش ریسک یا سرمایهگذاران مخاطرهجو بلکه کارکنان بخش مراقبتهای درمانی، نظافتچیها، رانندگان اتوبوس و کارکنان سوپرمارکتها هستند که همگی حقوق کمی دریافت میکنند.
شوهر هاجره حسینبُر، زن ۲۰ سالهی بلوچ او را کشت و نزدیکان شوهرش گفتند که مسئله ناموسی بوده است. وقتی خانوادهی هاجره به بیمارستان رسیدند، پزشک بیمارستان به آنها گفت که دخترشان زجرکش شده است. شوهرش، پیکر نیمهسوختهاش را به بیمارستان رسانده و گفته بود که اتوموبیل تصادف کرد و شعلهور شد و هاجره در ماشین سوخت. اما چنین قتل فجیعی نه در اخبار مطرح شد و نه توانست توجه افکار عمومی را به قتلهای ناموسی، بهویژه در سیستان و بلوچستان که یکی از بالاترین آمار زنکشی به بهانهی ناموس را دارد، جلب کند.
با وجود آن که اصطلاح «اگزیستانسیالیسم» در دههی ۱۹۴۰ ابداع شد اما کیرکگور را میتوان نخستین اگزیستانسیالیست دانست زیرا تأکید داشت که برای مهمترین پرسشهای زندگی ــ چگونه باید عمل کرد؟ چه باوری باید داشت؟ ــ نمیتوان با تفکر انتزاعی پاسخی یافت.
موقعیت ترکیه به عنوان پلی میان خاورمیانه و آسیای مرکزی و اروپا، این کشور را به معبری برای مهاجرت از کشورهای شرقی به غربی تبدیل کرده است. در طول تاریخ هم آناتولی مسیر گذر مهاجرتهای جمعی و میزبان میلیونها مهاجر بوده است. البته این مهاجرتها که دلایل و پیامدهای گوناگونی دارند، در نهایت در پیدایش جغرافیای رنگارنگ آناتولی هم مؤثر بودهاند. اما در چند سال اخیر وضعیت پناهجویان در ترکیه به مسئلهای ملی و بینالمللی تبدیل شده است.
زیر و بمها و باید و نبایدهای برگزاری یا تعویق کنکور در ایرانِ کرونازده، حذف و جایگزینی آن با روشهای دیگر و همچنین شیوههای پذیرش دانشگاهها در دیگر کشورها را با مهدیه گلرو، فعال دانشجوییِ برابریخواه که در ایران از تحصیل محروم و بارها زندانی شده و به تازگی به سوئد مهاجرت کرده، بررسی کردهایم که در ادامه میخوانید.
بیایید دیگر خود را گول نزنیم: اکثر سرمایهگذاران وقتی به حالِ خود رها شوند، نه به کرامت کارکنان اهمیت خواهند داد و نه در مبارزه با فاجعهی زیستمحیطی پیشگام خواهند شد. گزینهی دیگری وجود دارد: شرکتها را دموکراتیک کنیم؛ کار را کالا نپنداریم؛ انسانها را منبع نشماریم.
پاسخ این پرسش راز سربستهای نیست؛ برای توضیح آن لازم نیست عقدههای پیچیدهی روانی-اجتماعی را بررسی کنیم. برای متجاوزان، تجاوز آسان است. و باید جلوی آنها را بگیریم.
روز ۲۷ اوت ۱۹۷۰ روزنامهی کابل تایمز، یک روزنامهی دولتی انگلیسیزبان، مقالهای در صفحهی اول خود با این عنوان منتشر کرد: «اولین فیلم بلند افغانستان در کابل اکران شد». فیلم مزبور با نام روزگاران در حقیقت سه فیلم مجزا با بازیگران و عوامل مستقل بود که در قالب یک مجموعه به نمایش در آمد.
پرخوانندهترین فیلسوف زندهی آلمان در جهان، کرهایتبار است. بیونگ-چول هان (متولد سئول، ۱۹۵۹) استاد هنر دانشگاه برلین، ده سال قبل با کتاب جامعهی خستگی به شهرت جهانی دست یافت. از آن زمان او یک دوجین مقالات شعائری مشابه منتشر کرده و در آنها نقد اجتماعگرایانهی ویژهای از وجوه مختلف نظام سرمایهداری معاصر انجام داده است. اثر اخیر او ناپدید شدن شعائر (هردر، ۲۰۲۰) است. این مصاحبه در مورد این کتاب است.
من در حالی مشغول نوشتن این سطورم که خانهی کودکیام ویران شده است و اعضای خانوادهام، که به فقر و فلاکت مبتلا شدهاند، در جستجوی کمک از بیمارستانی به بیمارستانی دیگر در رفت و آمدند. به جای تحلیل سیاسی و تکرار اطلاعاتی که خود من اغلب به سبب بدیهی بودن و سادهسازی شدن به منظور مصرف تودهای از آنها اجتناب کردهام، مایلام به بررسی فقدانی درازمدتتر، فقدان چیزی عمیقتر و مهمتر و چیزی که قابلیت بقا و تداوم دارد بپردازم.
دلام برای فریاد کشیدن بر سر داور در هوای سرد استادیوم فوتبال تنگ شده است. دلام برای لذت شعار دادن و آن زمانی که صدای نازکام با صدای هماهنگ جمع پیوند میخورد و کامل میشود تنگ شده است. دلام برای آن حس قلقلکوار که ترکیبی است از اضطراب و سرگیجه تنگ شده است، همان حسی که در لحظهی ورود به جمعیت حاضر در جشنواره، فوتبال، کارناوال یا تظاهرات به آدم دست میدهد.
الکساندر لوکاشنکو، فرمانروای خودکامه، پس از ۲۶ سال حکمرانی پشتیبانی مردم بلاروس را از دست داده است. حتی اگر رژیم بتواند بر سر کار بماند، بهای گزافی برای تحمیل ظالمانهی وضع موجود پرداخت خواهد کرد. استرید سام، کارشناس اهل بلاروس، در مصاحبه با نشریهی «شرق اروپا» [Osteruropa] دربارهی رویدادهای جاری و آنچه بعد از این روی خواهد داد سخن میگوید.
تیموتی اسنایدر ــ نویسندهی برندهی جایزه و استاد دانشگاه یِیل ــ متخصص تاریخ اروپای مرکزی و شرقی و هولوکاست است. اسنایدر از الگوهای تاریخیِ جالبی سخن میگوید که با مطالعهی تاریخ به آنها پی برده است؛ او همچنین میگوید که این الگوها چه چیزی را دربارهی آیندهی دموکراسیها به ما نشان میدهند. او حقیقت را پایه و اساس دموکراسیِ سالم میداند و نسبت به شکاف عمیق میان صدق و کذب در سیاست کنونی هشدار میدهد.
دیوژن کلبیمسلک نخستین جهانوطن بود. وقتی از او میپرسیدند اهل کجاست، نه از طبقهی اجتماعیِ خود حرف میزد، نه از جنسیت یا تبار یا موقعیت اجتماعیاش به عنوان یک انسان آزاد. فقط میگفت که «جهانوطن» است. مارتا نوسبام، فیلسوف ۷۳ سالهی آمریکایی، در کتاب سنت جهانوطنی: آرمانی شرافتمندانه اما معیوب، با بازگویی این داستان اعتبار این ایده را میسنجد.
وقتی نوبت به جنایتهای جنگی و جنایت علیه بشریت میرسد، ملادیچ دیگر تنها نیست و همتایان فراوانی دارد. وجه تمایز ملادیچ این واقعیت است که او را تعقیب کردند و به محاکمه کشاندند. سه سال قبل او به علت صدور فرمان کشتار در سربرنیتسا به نسلکشی محکوم شد.