تاریخ انتشار: 
1399/02/29

کارگران جنسی در مقابله با کرونا

الخاندرا اورتیز

thedailybeast

به علت همه‌گیریِ کووید-۱۹در سراسر جهان، کشورهای زیادی، قوانین منع آمد‌و‌شد یا محدودیت‌های جابجایی سخت‌گیرانه‌ای را اعمال کرده‌اند. این قوانین از کشوری به کشور دیگر و گاهی از شهری به شهر دیگر متفاوت است اما با این‌حال یک چیز کاملاً مشخص است؛ خیابانها خالی است و پلیس در همه جا حضور دارد. از نظر بسیاری حضور آنان نشانگر امنیت و آسایش خیال است اما از منظر تاریخی برای گروه‌های حاشیه‌ای اینگونه نبوده و ضرورتاً این بار هم این وضعیت نشان‌دهنده‌ی امنیت نیست.

در اروپا با شروع بحران، اولیای امور، رسانه‌ها و تقریباً همه از ماندن در خانه سخن گفته‌اند. پروفایل‌های رسانه‌های اجتماعی با هشتگ‌هایی نظیر #درخانه‌بمانیم[1] به نشان افتخار بدل شده‌اند. به همه‌‌ی این‌ها سیاستمدارانی را اضافه کنید که با استفاده از استعاره‌های زمان جنگ پیام واضحی می‌دهند: پدربزرگ‌های ما با شرکت در جنگ وطن را نجات دادند و حالا ما با ماندن در خانه میتوانیم آنها را نجات بدهیم. اگر ما شهروندانی خوب و مطیع قانون هستیم، میتوانیم جلوی گسترش ویروس را گرفته و جان مردم را نجات دهیم. اما اگر از قوانین پیروی نکنیم، مردم خواهند مرد.

برای کسانی که متعلق به خانواده‌هایی با ساختاری سنتی هستند یا درآمد پایداری دارند، پیروی از قرنطینه به معنای دورکاری، کنار آمدن با کارهای روزمره، مراقبت از کودکان و شاید سازماندهی برای مراقبت از اعضای سالخورده‌ی خانواده است. همچنین قرنطینه به معنی از دست دادن کلاس‌ها و فعالیت‌های اجتماعی، تحمل فشارهای ناشی از ماندن در خانه و به تعویق انداختن تعطیلات ا‌ست. در این میان برای والدین مجرد و آنهایی که با درآمد روزانه زندگی می‌کنند و هنوز تا حدی تحت حمایت نظام رفاه اجتماعی هستند، ممکن است وضعیت پیچیده‌تر باشد اما برای بیشتر آنها احتمالاً هنوز وضعیتِ قرنطینه قابل تحمل است. برای کسانی که تحت پوشش شبکه‌ی تأمین اجتماعی هستند یا با درآمد متعارفی زندگی می‌کنند، احتمالاً هشتگ #درخانه‌بمانیم هنوز معنی مصون بودن در خانه را دارد.

اما برای کارگران جنسی ــ بهویژه گروه‌های حاشیه‌نشینی مثل مادران مجرد، رنگین‌پوستان، کولی‌ها، سالمندان، مهاجران، پناهنده‌ها، افراد فاقد برگه‌ی هویت، ترنس‌ها، مبتلایان به ایدز، معتادان به مواد مخدر یا بی‌خانمان‌ها، افرادی که پیش از این هم، مسائل برایشان به اندازه‌ی کافی پیچیده بود ــ گسترش کرونا و سرکوب تعاملات اجتماعی، اوضاع را وخیم‌تر کرده است.

در کشورهای اروپایی کارگران جنسی می‌گویند از اوایل فوریه تعداد مشتریانشان کاهش یافته است. اکنون در شهرهایی که در آنها قانون منع‌ رفت و آمد اعلام شده است تعدادی از کارگران جنسی از اخراجشان از روسپی‌خانه‌ها خبر می‌دهند. در حالی که سایرین به‌رغم این شرایط مجبور به کارکردن شده‌اند. بسته بودن همه‌ی میخانه‌ها، باشگاه‌های شبانه و محله‌های کسب و کار جنسی، فرصت کسب درآمد را به طرز چشمگیری محدود کرده است، حتی کارگران جنسی که از خانه یا تلفنی کار می‌کنند، درآمدشان کاهش یافته است. از این بدتر، مشتریان باقیمانده‌، از این بیماری همه‌گیر به عنوان ابزاری برای چانه‌زدن بر سر قیمت یا دریافت خدمات جنسی بیشتر استفاده می‌کنند. کارگران جنسیِ خیابانی اکنون ناگزیر از پذیرش مشتری‌هایی‌اند که پیش از این به خاطر دادن پول کمتر یا درخواست خدمات بیشتر دست رد به سینهی آنها می‌زدند. در کل، اوضاع بحرانی است.

با توجه به ماهیت کار جنسی و ارتباط آن با مهاجرت، فقر و بی‌ثباتی، اکثر اعضای جامعه‌ی کارگران جنسی از دسترسی به خدمات اجتماعی که متضمن سقفی بالای سر و یک وعده غذا در سفره‌ی آنها باشد، محروم‌اند. بحران کرونا مشکلات موجود را تشدید کرده است و برای بسیاری #درخانه‌بمانیم انتخابی نیست که به سادگی قادر به انجامش باشند. هزینه‌ی در خانه نماندن هم افزایش درگیری با نیروهای امنیتی است. و بسیارند کسانی که زندگی خصوصی همسایگانشان را زیر نظر گرفته‌اند تا کسانی را که برای امرار معاش حداقل از مقررات قرنطینه تخطی می‌کنند گیر بیندازند و به پلیس خبر بدهند.

اما کارگران جنسی، اغلب مبتکر و انعطاف‌پذیرند، و مفاهیم کلیشه‌ای قربانی بودن و وابستگی را با فلسفه‌ی وجودی خود به چالش می‌کشند. طی هفته‌های گذشته کارگران جنسی، در کشورهای اروپایی، از اسپانیا تا نروژ، از یونان تا فرانسه، از رومانی تا ایرلند و بریتانیا، اقدام به راه‌اندازی کمپین‌هایی کرده‌اند تا به حمایت از کسانی بپردازند که در شرایط آسیب‌پذیر قرار دارند. در فرانسه سازمان Acceptes-T، به رهبری یکی از اقلیت‌های جنسی مهاجر، هفت روز هفته مشغول تهیه‌ی غذا، کمک‌ مالی و حمایت‌های روحی از ترنس‌ها و کارگران جنسی فاقد مدارکی‌اند که بسیاری‌ از آنها با ویروس ایدز زندگی می‌کنند. در نروژ، PION[2] برای حمایت از کارگران جنسی یک صندوق اضطراری بحران ایجاد کرده است. در هلند سازمان «اروپای متحد ترنس‌»[3] اقدام به ایجاد «صندوق اضطراری هلند»‌ کرده‌ است که به کارگران جنسی که از حمایت قانونی برخوردار نیستند، کمک مالی می‌کند. این فعالیت‌ها منحصر به اروپا نیست. در بسیاری دیگر از کشورهای جهان هم کارگران جنسی در حال جمع‌آوری پول، تحویل مواد غذایی و حمایت عاطفی برای یکدیگر هستند. اقدامات آنها نشان می‌دهد که کارگران جنسی حاضرند در شرایط وخیم متحد باشند.

با ادامه‌ی بحران کنونی کووید-۱۹ آشکار می‌شود که دولت‌ها و سازمان‌های مخالف کار جنسی فکر نکرده‌اند که وقتی کارگران جنسی را، حتی در جاهایی که کار جنسی از نظر قانونی مجاز است، محروم از بیمه‌های اجتماعی رها کنند، چه بر سر سلامت آن‌ها خواهد آمد. امروز، بیش از همیشه، باید به جای آنکه کارگران جنسی را قربانیانی بی‌‌اراده و بی‌اختیار ببینیم، از قصور دولت‌های اروپایی در حمایت از آن‌ها انتقاد کنیم. خواسته‌های کارگران جنسی برای بازنگری درباره‌ی شغل‌شان، برای مجاز شدن دسترسیِ آنها به منابع و برای مشارکت در سیاست‌گذاری‌ها باید بی‌درنگ برآورده شود.

 

برگردان: مهدی شبانی


الخاندرا اورتیز مدیر پروژه‌ی «ترنس یونایتد یوروپ» است. آن‌چه خواندید برگردان این نوشته‌ی او با عنوان اصلیِ زیر است:

Alejandra Ortiz, ‘Sex workers response to the pandemic proves they aren’t society’s victims’, Open Democracy, 22 April 2020.


[1] #StayTheFuckHome

[2] PION - Sex Workers interest organization in Norway

[3] Trans United Europe