رسیدگی به بی‌عدالتی دیروز، شرطِ فردایی عادلانه‌ برای ایران

نسیم صحرا (مقرب)

به گذشته و آیندهی ایران که فکر می‌کنم، می‌بینم برگ‌های دفتر تاریخ و فرهنگ این سرزمین همان‌قدر سرشار از رنج است که سرشار از امید؛ امید به پیروزیِ روشنی بر تاریکی، امید به سرآمدنِ زمستان، امید به فردای بهتر. گویی رنج و امید دو روی سکهی زندگی انسان ایرانی است. این که این امید و آرزوی همیشگی چه کارکردی دارد یک داستان است، این که فردای بهتری که به آن امیدوار شویم چه ویژگی‌هایی دارد داستانی دیگر.

رهبرى رنگین‌کمانى، مشارکتى، افقى و گردشى، آینده‌ای مطلوب برای فردای ایران

میترا صفاری

وجود گروههاى قومی گوناگون بلوچ، ترک، فارس، کرد، لر، عرب، با باورهاى متفاوت دینى-مذهبى، زبانها و فرهنگهاى متفاوت، این سرزمین را از ظرفیتهاى اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و سیاسى چشمگیری برخوردار کرده است.

مسیر آینده، راهی که باید برعکس مسیر فعلی باشد

شعله پاکروان

من عاشق درختها و کوهها و دشت و بیابانهای ایران‌ام. عاشق کوچههای تنگ و بوی خاک. عاشق زبان فارسی و حتی تعارف کردنهایی که گاهی بوی ریاکاری میدهند ولی وقتی در کلیت فرهنگ ایران به آن نگاه میکنیم، می‌بینیم که ریشه در احترام دارند.

نسبت «هویت ملی ایرانیان» با حکومت آینده‌ی ایران چیست؟

امین هدایت پناه

در دنیای امروز «ایران» خودش یک مسئله است. چه در نگاه اسلامگرایان انقلابی در ایران، چه ملیگرایان سکولار، چه هر اپوزیسیونی که در تقلای تغییر، روزگار میگذراند و چه در نگاه غربِ امروز، ایران با تمام جهات سیاسی، فرهنگی، باستانیاش یک مسئله است. شاخص این ادعا نیز نسبت ایران با تمدن است.

آینده‌ی ایران از مسیر توسعه‌ی اجتماعی‌-حقوقی می‌گذرد

حسین رئیسی

ایران، برای من با زنان و مردانی معنا میشود که نه فقط برای آب و خاک بلکه برای آزادی، رهایی از ظلم و ستم و زندگی در صلح، آسایش و سعادتمندی مبارزه کرده و میکنند. زنان و مردانی که از ظلم در هر جای دنیا متأثر و متألم میشوند و سرزمین و آب و خاک را ابزاری برای ستم قرار نمیدهند.

تصویر من از آرمان‌شهر پس از جمهوری اسلامی

مهدی بختیار

برای همهی تبعیدشدگان، برای آن همه‌ای که ناگزیر به گریز از دامان آشنای وطن تن داده‌اند، ایران هم‌چون کوله‌‌بار سنگینی از خاطرات درهمتنیده است؛ از لحظه‌های دور و نزدیکی که انگار حتی پیش از تو، در تو جریان داشته است و هر دَم گوشه‌ای نوتر از برداشت پیشین‌ات را بر تو می‌گشاید.

آرزویم، ایرانی با نگاه و رویکردی سوسیالیستی است

زهرا باقری‌شاد

ایران برای من یعنی «مردم»، یعنی «انسان»‌هایی که در جزیرهای محصور شده در ناملایمات، با توان شگفتانگیزی همچنان به زندگی ادامه میدهند. اعتراف میکنم که موقع فکر کردن دربارهی ایران، نه موقعیت ویژه‌‌ی جغرافیایی و استراتژیک آن به ذهنم خطور میکند و نه ویژگیهای تاریخی و فرهنگی.

نگاه ما باید معطوف به آینده باشد

مرمر مشفقی

ایران زادگاه من است و چه بخواهم چه نخواهم بخش عمده‌ای از زندگی‌ام با آن گره‌خورده. سرزمینی است که خاطره‌هایم در آن ساخته شده، پس فراتر از آب و خاک است اما دیگر «وطن» نیست.

 

آینده مطلوب ایران، یک مانیفست سیاسی شخصی

امین بزرگیان

برای من ایران، مکانی منطبق بر مرزهای مدرن نیست و معتقدم ما همواره باید با بحرانی‌ساختن مفهوم ایران، از انطباق کامل آن با تعاریف دولتی جلوگیری کنیم. ایران حوزه‌ای جفرافیایی-تمدنی است که در طول تاریخ دستخوش تغییرات جغرافیایی و تمدنی شده است تا جایی که امروزه به سختی می‌توان از یکسو آن را محدود به مرزهای رسمی کرد و از دیگر سو آن را به همهی جاهای این محدودهی مرزی گسترش داد.

نفی شوونیسم فارس و سرمایه‌داری لازمه‌ی نیل به ایران دموکراتیک است

بهنام امینی

ایران همچون تمامی دولت-ملت‌های موجود در جهان امروز واقعیتی سیاسی-تاریخی است. این بدین معناست که به‌رغم ارجاع به موجودیتی به نام ایران در زمان‌های دور، ایرانی که امروز می‌شناسیم در برهه‌ی تاریخی مشخصی و به تبع اراده‌ای سیاسی «خلق» شده است.

تلاش کنیم راه را بر هر نوع استبداد ببندیم

ناهید نصرت

ایران برایم مجموعه‌ای از یادها، اندیشه‌ها، شناخت‌ها و تجربه‌هایی است که مرا در یک منطقه‌ی جغرافیایی با انسان‌هایی پیوند می‌زند که درد و رنج و کامروایی و ناکامی‌شان برایم آشنا‌ترند. منطقه‌ای ‌از کره‌ی خاکی که هر چند سی و اندی سال از آن دور بوده‌ام، همچنان سرگذشت مردمش، شعر، ادبیات و موسیقی‌اش با روانم نزدیکی بیشتری ایجاد می‌کنند.

نمی‌توان برای تحول کشور نسخه‌ی کلی پیچید

مهرنوش احمدی

زمانی احساس میکنم به ایرانی مطلوب رسیدهایم که قانونی اساسی کشورمان بدون قید و شرط بر مبنای حقوق بشر باشد. کشوری از نظر من پیشرفته و سرافراز است که در آن همهی آحاد ملت از جمله گروههای اقلیت از امتیازات شهروندی مانند حق امنیت، مسکن، کار، تحصیل و تعیین سرنوشت خود برخوردار باشند. برای من رفاه، حق تحصیل و رشد فردی و اجتماعی، حقوق حیوانات و حفظ طبیعت در قالب دنیای واقعی‌ای که در آن هستیم معنی پیدا میکند. بنابراین، نظام حکومتی برتر را سکولار می‌دانم.

شناخت گذشته و حال، اولین قدم به سوی مسیر آینده‌ی مطلوب

روزبه میرابراهیمی

 ایران نام زادگاهم است و یادآور زخم‌ها و دردها و حسرت‌های شخصی و اجتماعی. اما ایران را وطن خود نمی‌بینم، چون وطن برای من جایی است که در آن غریبه نباشم و احساس امنیت و آرامش کنم از آن‌چه هستم و آن‌گونه که فکر می‌کنم.

اروپا به انقلاب فرهنگیِ دیگری نیاز دارد

آندره ویلکنس

در سال ۱۹۸۹ میخائیل گورباچف از جمهوری دموکراتیک آلمان دیدار کرد و به رهبران این کشور هشدار داد که اگر تغییر نکنند، زیر پای تاریخ له خواهند شد. در آن زمان، من در برلین شرقی دانشجو بودم. تماشاخانه‌ها و کلیساها به تریبون اصلیِ دموکراسی واقعی تبدیل شدند. گروه‌های موسیقی راک سرود تغییر می‌سرودند و دیگر به سانسور حکومتی اهمیت نمی‌دادند.

روایت یک زندانی فراری از اردوگاه‌های کار اجباری در چین

دیوید استاورو

به زندانیان قرص می‌خورانند و آمپول می‌زنند. کارکنان زندان به آن‌ها می‌گویند هدف از این کار پیشگیری از بیماری است اما در واقع موش آزمایشگاهی به شمار می‌روند و سرگرم انجام آزمایش‌های پزشکی روی آن‌ها هستند. قوای ادراکی بسیاری از زندانیان کاهش یافته است. برخی از مردان عقیم شده‌اند. به زنان مرتباً تجاوز می‌شود.

روح نظام اخلاقی قرآن با نظام تبعیض به هیچ عنوان سازگار نیست

یاسر میردامادی

این درست است که در کشورهایی که «مذهب رسمی» دارند شکل حکومت سراسر سکولار نیست اما از نظر تاریخی این به معنای آن نبوده که حکومت آن کشورها لزوماً به «حکومت دینی» (theocracy) تبدیل شده باشد. مثلاً در بریتانیا دین رسمی، مسیحیت پروتستان است و به طور خاص در انگلستان از ۱۵۳۴ میلادی بدین سو «کلیسای انگلستان» کلیسای رسمی کشور بوده است. با این حال، در بریتانیا تعقیب و آزار رسمی ادیان دیگر وجود ندارد و همه‌ی ادیان آزادند.