دستاوردهای جامعهمان را باور کنیم
پرستو فروهر
همهی این بحرانهای هولناک و هزاران درد و فلاکتِ دیگر در عرصههای گوناگونِ زندگی، دستپختِ حکومتی است که بیزاری و بریدگی از آن در قطعیتی آشکار موج میزند ــ آنقدر همهگیر و عیان که نیاز به بیان ندارد.
همهی این بحرانهای هولناک و هزاران درد و فلاکتِ دیگر در عرصههای گوناگونِ زندگی، دستپختِ حکومتی است که بیزاری و بریدگی از آن در قطعیتی آشکار موج میزند ــ آنقدر همهگیر و عیان که نیاز به بیان ندارد.
دورانِ ما دوران دلهره و تشویش است ــ نوعی اضطرابِ وجودی و فرسودگیِ ذهنی در زندگیِ روزمره به چشم میخورد، نوعی سردرگمیِ بیسابقه که هنوز چندان حاضر به اذعان به آن یا قادر به درکش نیستیم.
«دیشب چه خوابی دیدی پاراجانف؟» حاصل سالها گفتوگوی اینترنتیِ فراز فشارکی، فیلمساز ساکن برلین، با خانوادهاش در ایران است. گفتوگوها از اولین روزهایی که او در سال ۲۰۱۲ برای تحصیل در مدرسهی فیلم و تلویزیون برلین وارد آلمان شد، آغاز میشود و تا ۱۰ سال بعد ادامه مییابد.
خانهی سرسبز و دلگشای هاینریش بل، کنج دنجی است که هم گلشیری، پارسیپور، معروفی، حسینزاده و دیگران را در خود جای داده است هم سولژنیتسین و دورفمن را.
نهادِ دین در جامعه به شدت شکننده عمل میکند: از یکسو، توده را گرد هم میآورد و اجتماعی همبسته را بنیان میگذارد و از سویِ دیگر، با هویتسازیِ جمعی میتواند آتش بیارِ معرکهیِ جنگ و خشونت بشود.
جهانیسازی برآیند دانش مدرن و محصول نهاییِ انقلاب صنعتی و دویست سال تکاپوی بشر در مسیر رشد و توسعه است. اما بعضی میتوانند بدبینانه بگویند که این مسیر به خوبی طی نشده است و به سمت آرمانشهر (اتوپیا) هم نیست.
بسیاری پیشبینی کردهاند که حذف تدریجیِ مصرف سوختهای فسیلی به منظور کاهش اثرات تغییرات اقلیمی، اهمیت اقتصادی و استراتژیک خاورمیانه را کاهش خواهد داد. آنچه غیرمنتظره است، سرعت این روند است.
اکنون بیش از هر زمانِ دیگری به سازمان ملل احتیاج داریم اما این بازیگر سیاسی از زمان تأسیساش در سال ۱۹۴۵ هرگز به اندازهی امروز کمتأثیر نبوده است.
میگویند هان پس از برنده شدن جایزهی نوبل، به پدر نویسندهاش هان سونگوان گفته که به دلیل جنگ در اوکراین و فلسطین نباید برای او جشن و ضیافت برپا کنند.
سیدحسن تقیزاده در سال ۱۲۵۷ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد. پدرش امام جماعت مسجد بازارچهی تبریز از شاگردان شیخ مرتضی انصاری در حوزه نجف بود که آرزو داشت فرزندش را برای به دست آوردن اجتهاد به نجف بفرستد.
میتوان ادعا کرد که آتاتورک (و به طور کلی کمالیستها) به بسیاری از توصیههای ضیا در کتاب بنیانهای ترکگرایی پایبند بودهاند.
به مناسبت صدمین سال تولد فرانتس کافکا، نویسندهی چک-آلمانی، کتابخانهی عمومی فدرال برلین نمایشگاهی از عکسهای خانوادگی او برگزار کرد. بخشی از ۱۳۰ عکس این نمایشگاه برای اولین بار در معرض دید عموم قرار گرفت.
زوال عقل نام طیفی از بیماریهایی است که بر مغز اثر میگذارند، از جمله آلزایمر، هانتینگتون و پارکینسون، و نیز امراض مغزی خاصی، مانند زوال عقل عروقی و زوال عقل پیشانی-گیجگاهی.
در تابستانی که گذشت یووال نوح هراری سخنران اصلیِ یکی از تجمعات اعتراضآمیزی بود که توسط چپگرایانِ مصیبتزدهی اسرائیل در تل آویو برگزار شد. او همان کاری را انجام داد که در آن خبره است: کل این منازعه و همهی آنچه را که مردم بدیهی فرض میکنند در چارچوبِ تاریخیِ بسیار بسیار بلندمدتی قرار داد.
«من لیسیستراتا هستم. زنی سرکش. رهبریِ یک انقلاب زنانه را در دست گرفتهام.» این تکگویی ایدهی کلیِ نمایشنامهی «لیسیستراتا» است، نوشتهی آریستوفان، نمایشنامهنویس یونان باستان.
در قرن نوزدهم، سوئد عمدتاً کشوری مهاجرفرست بود و بسیاری از اهالیاش در جستوجوی زندگیِ بهتر به آمریکا مهاجرت کردند. در قرن بیستم، این وضعیت تغییر کرد.
توماس مان، نویسندهی بلندآوازهی آلمان، در فاصلهی دو جنگ جهانی، دگردیسیِ سیاسیِ تمامعیاری را از سر گذراند. او جامهی «محافظهکاری» و «سیاستپرهیزی» را یکباره از تن به در آورد و علیه نازیها داد سخن داد.
چهار دههی قبل، میلان کوندرا جُستاری دربارهی اروپای مرکزی نوشت که به یکی از موثرترین مداخلههای سیاسیِ رماننویسانِ معاصر تبدیل شد. این واقعیت که پارسال این جستار دوباره در قالب یک کتاب منتشر شد گویای تأثیر ماندگارِ آن است.
اگر به زندگیِ روزمرهی زنانِ کُرد نگاه کنیم، باید گفت کمتر زنی در کردستان پیدا میشود که زندگیاش به مسائل سیاسی گره نخورده باشد.