تاریخ انتشار: 
1397/10/14

یک چهارم از اروپایی‌ها به پوپولیست‌ها رأی می‌دهند

پل لوئیس
شان کلارک
کِیلِن بار
جاش هولدِر
نیکو کومِندا

irishtimes

در 20 سال گذشته حمایت از احزاب پوپولیست در اروپا بیش از سه برابر افزایش یافته است و آن قدر رأی کسب کرده‌اند که رهبران‌شان در 11 کشور به مقام‌های دولتی دست یافته‌ و در سراسر این قاره نظم سیاسیِ جاافتاده را تهدید کرده‌اند.

روزنامه‌ی گاردین با همکاری بیش از 30 متخصص نامدار علوم سیاسی تحلیل بدیعی از عملکرد احزاب پوپولیست در انتخابات سراسری 31 کشور اروپایی در دو دهه‌ی گذشته ارائه کرده و نشان داده که حمایت از این احزاب، به‌ویژه احزاب پوپولیست دست‌راستی، به طور منظم افزایش یافته است.

این داده‌ها نشان می‌دهد که حداقل از سال 1998 پوپولیسم همواره در حال رشد بوده است. دو دهه‌ی قبل، احزاب پوپولیست عمدتاً حاشیه‌نشین بودند و تنها 7 درصد از رأی‌دهندگان اروپایی به آنها رأی می‌دادند؛ در اکثر انتخابات سراسری اخیر، یک چهارم از کسانی که به پای صندوق‌ها رفتند به احزاب پوپولیست رأی دادند.

ماتائیس رودوین، متخصص علوم سیاسی در دانشگاه آمستردام و سرپرست این طرح تحقیقاتی، می‌گوید، «تا همین چند وقت قبل، پوپولیسم پدیده‌ای بود که از نظر سیاسی اهمیت چندانی نداشت.»

او می‌افزاید، «امروز پوپولیسم بیش از پیش به جریان غالب تبدیل شده است: بعضی از مهم‌ترین تحولات سیاسی اخیر، از جمله همه‌پرسی خروج بریتانیا از اتحادیه‌ی اروپا و انتخاب دونالد ترامپ، را نمی‌توان بدون توجه به خیزش پوپولیسم فهمید.»

او در ادامه می‌گوید، «اوضاع بیش از پیش برای ظهور پوپولیسم مهیا شده است، و احزاب پوپولیست بیش از هر زمان دیگری قادرند تا از این وضع به نفع خود استفاده کنند.»

هواداران پوپولیسم می‌گویند که پوپولیسم از آدم‌های معمولی در برابر گروه‌های ذی‌نفع حمایت می‌کند و بنابراین وجودش برای دموکراسی حیاتی است. اما منتقدان می‌گویند که پوپولیست‌های حاکم اغلب هنجارهای دموکراتیک را زیر پا می‌گذارند، خواه از طریق تضعیف رسانه‌ها و قوه‌ی قضائیه یا با نقض حقوق اقلیت‌ها.

یافته‌های این تحقیق 6 ماه پیش از انتخابات پارلمان اروپا منتشر شده است، انتخاباتی که بنا به بعضی پیش‌بینی‌ها تعداد بی‌سابقه‌ای از پوپولیست‌های دست‌راستی را بر کرسی‌های این مجلس 751 نفره خواهد نشاند.

این تحقیق نشان می‌دهد که پوپولیست‌های دست‌راستی و چپ‌گرا بخت و اقبال یکسانی نداشته‌اند: پوپولیست‌های راست‌گرایی مثل ویکتور اوربان در مجارستان و ماتئو سالوینی در ایتالیا در سال‌های اخیر موفقیت‌های خیره‌کننده‌ای داشته‌اند در حالی که احزاب پوپولیست چپ‌گرا پس از بحران مالی به سرعت رشد کردند اما در هیچ کشوری جز یونان به دولت راه نیافتند.

برای سنجش موفقیت احزاب پوپولیست در اروپا، رودوین و گاردین با همکاری متخصصان علوم سیاسی صدها حزب سیاسی را بررسی کردند تا ببینند آیا در برهه‌های مختلفی در دو دهه‌ی گذشته پوپولیست بوده‌اند یا نه.

سپس نتایج انتخابات سراسری بیست سال گذشته را با تعاریف این احزاب مقایسه کردند تا روندهای تدریجی مشخص شود.

از بین 7 دموکراسی بزرگ دنیا پوپولیست‌ها در 5 کشور به ریاست قوه‌ی مجریه رسیده‌اند: هند، آمریکا، برزیل، مکزیک و فیلیپین.

این پژوهش نشان می‌دهد که در اواخر دهه‌ی 1990 نشانه‌هایی از پوپولیسم در سراسر اروپا دیده می‌شد اما در دهه‌ی اول هزاره‌ی جدید بود که پوپولیسم واقعاً در اروپای شرقی رایج شد. پس از بحران مالی، پوپولیسم به شمال اروپا گسترش یافت و در سه سال گذشته به موفقیت‌های چشمگیری در کشورهای مهم اروپای غربی دست یافت.

خیزش پوپولیسم منحصر به اروپا نبوده است: از بین 7 دموکراسی بزرگ دنیا پوپولیست‌ها در 5 کشور به ریاست قوه‌ی مجریه رسیده‌اند: هند، آمریکا، برزیل، مکزیک و فیلیپین.

سابقه‌ی پوپولیسم در اروپا به چند دهه‌ی قبل بازمی‌گردد: حزب ‌راست‌گرای افراطیِ «آزادی» در سال 1956 به دست یک عضو سابق حزب نازی در اتریش تأسیس شد و در سال 1994 بیش از 20 درصد از آراء را کسب کرد. اکنون این حزب بخشی از ائتلاف حاکم بر کشور است.

در دهه‌ی 1990 احزاب پوپولیست در نروژ، سوئیس و ایتالیا به موفقیت‌هایی دست یافتند. اما در ابتدای هزاره‌ی جدید بود که ایده‌های پوپولیستی و قانون‌گذاران و رقبای پوپولیست در سراسر اروپا، از هلند تا فرانسه، و از مجارستان تا لهستان، گسترش یافتند.

از آن زمان تا کنون، پوپولیسمِ مخالف نظامِ حاکم تقویت شده است، به‌ویژه پس از سقوط بازارهای مالی در سال 2008 و بحران پناهندگان در سال 2015 در اروپا. حزب «سیریزا»، که مخالف سیاست‌های ریاضتی بود، در دو انتخابات پیایی در یونان، به ترتیب، 27 و 36 درصد از آرا را به دست آورد؛ حزب «استقلال بریتانیا» این کشور را به طرف خروج از اتحادیه‌ی اروپا سوق داد و مارین لو پن به دومین عضو خانواده‌اش بدل شد که توانست به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه راه یابد و 33 درصد از آرا را به دست آورد.

حزب مهاجرستیز «آلترناتیو برای آلمان» به نخستین حزب راست‌گرای افراطی پس از جنگ جهانی دوم تبدیل شده که توانسته به تمام مجالس ایالتی راه یابد و در پارلمان مرکزی آلمان فدرال هم بیش از 90 کرسی را در اختیار دارد؛ در ایتالیا، حزب راست‌گرای افراطیِ «لیگ» و حزب مخالف نظام حاکمِ «جنبش پنج ستاره» تقریباً 50 درصد از آرای مردم را به دست آوردند؛ حزب دست‌راستیِ «ائتلاف مدنی مجارستان» با کسب 49 درصد از آرا دوباره در انتخابات پیروز شده؛ و میزان آرای حزب راست‌گرای افراطیِ «دموکرات‌های سوئد» هم به ۱۷.۵ درصد افزایش یافته است.

این تحقیق نشان می‌دهد که پوپولیست‌های چپ‌گرا، که در اروپا موفقیتی بسیار کمتر از همتایان محافظه‌کارشان دارند، آرای خود را در انتخابات سراسری افزایش داده‌اند. این امر به ظهور احزاب رقیبی مثل «پودموس» در اسپانیا و «فرانسه‌ی سرکش» انجامیده است.

سیاستمداران پوپولیست به خشمی میدان می‌دهند که مطالب شبکه‌های اجتماعی آن را تشدید می‌کند زیرا این شبکه‌ها به احساسات دامن می‌زنند.

کاس موده، استاد امور بین‌الملل در دانشگاه جورجیا، می‌گوید، «خیزش سریع پوپولیسم در اروپا سه دلیل دارد. رکود عظیم، که به پیدایش چند حزب پوپولیست چپ‌گرای قوی در جنوب اروپا انجامید، بحران پناهندگان، که کاتالیزور پوپولیست‌های دست‌راستی بود، و سرانجام تبدیل احزاب غیرپوپولیست به احزاب پوپولیست-به طور مشخص، "ائتلاف مدنی مجارستان" و "قانون و عدالت" ]در لهستان[

کلویا آلوارز، دانشیار دانشگاه لوسوفونا در لیسبون، که در طرح تحقیقاتی گاردین مشارکت نداشته، می‌گوید: «موفقیت چنین سیاستمدارانی تا حد زیادی ناشی از آن است که می‌توانند مخاطبان خود را متقاعد کنند که به نظام سیاسیِ سنتی تعلق ندارند. از این نظر، آنها ]ظاهراً[ مثل مردم هستند چون به نخبگان "فاسد" تعلق ندارند.»

به نظر او شبکه‌های اجتماعی هم در رونق پوپولیسم نقش داشته‌اند زیرا به گونه‌ای طراحی شده‌اند که پیام‌های خصمانه را تشویق و ترویج می‌کنند. «سیاستمداران پوپولیست به خشمی میدان می‌دهند که مطالب شبکه‌های اجتماعی آن را تشدید می‌کند زیرا این شبکه‌ها به احساسات دامن می‌زنند. نتیجه‌ی نهایی عبارت است از تشدید تضاد و دوقطبی‌شدن گفتمان سیاسی و روزنامه‌نگارانه.»

هرچند روند کلی در اروپا حاکی از افزایش چشمگیر در سهم آرای پوپولیست‌ها است اما نباید تفاوت‌های ظریف موجود را نادیده انگاشت. برای مثال، در بلژیک، حزب ملی‌گرای پوپولیست «مصلحتِ فلاندری‌ها» در یک دهه‌ی گذشته رو به افول بوده است. علاوه بر این، احزاب پوپولیستی که به دولت وارد می‌شوند-و ضرورتاً مجبور می‌شوند که از وعده‌های خود عدول کنند-در موقعیت دشواری قرار می‌گیرند.

حزب «فنلاندی‌ها»، که در سال 2015 پس از کسب ۱۷.۵ درصد از آرا به ائتلاف حاکم پیوست، به دو شاخه تجزیه شده است که میزان آرای آنها 10 درصد و ۱.۵ درصد است. در یونان، میزان آرای «سیریزا» از 36 درصد در سال 2015 به 25 درصد کاهش یافته است.

میزان آرای حزب «مردم دانمارک»، که از دولت اقلیت راست‌ میانه‌رو حمایت می‌کند، از 21 درصد در سال 2015 به 17 درصد رسیده است. از زمانی که بریتانیا به خروج از اتحادیه‌ی اروپا رأی داد حمایت مردمی از حزب «استقلال بریتانیا» به طرز چشمگیری کاهش یافته است.

باوجوداین، معلوم است که اوضاع کلی این قاره از چه قرار است: در سال 1998، ۱۲.۵ میلیون اروپایی در کشوری زندگی می‌کردند که حداقل یک عضو کابینه‌اش پوپولیست بود؛ در سال 2018 این رقم بیش از ده برابر افزایش یافته و به ۱۷۰.۲ میلیون نفر رسیده است.

انتخابات نیمه‌ی نخست سال 2019 فرصت بیشتری برای بررسی خیزش پوپولیسم، از اوکراین تا دانمارک، و از فنلاند تا بلژیک، فراهم خواهد کرد.

موده می‌گوید، «در کوتاه‌مدت، احزاب پوپولیست به احتمال زیاد تقریباً همین قدر نیرومند خواهند ماند، گر چه حتی آشکارتر از قبل دست‌راستیِ افراطی خواهند بود و تفاوت‌های مهم منطقه‌ای و ملی از بین نخواهد رفت. پرسش اصلی این است که احزاب غیرپوپولیست چطور واکنش نشان می‌دهند.»

 

برگردان: عرفان ثابتی


پل لوئیس دستیار دبیر بخش فناوری و پروژه‌های ویژه‌ی روزنامه‌ی گاردین است و در لندن زندگی می‌کند. شان کلارک مدیر بخش تعاملی روزنامه‌ی گاردین است. کِیلِن بار دبیر پروژه‌های داده‌محور روزنامه‌ی گاردین است. جاش هولدر از دبیران پروژه‌های تصویری روزنامه‌ی گاردین است. نیکو کومندا از روزنامه‌نگاران بخش تصویری روزنامه‌ی گاردین است. آن‌چه خواندید برگردان این نوشته‌ی آنها با عنوان اصلی زیر است:

Paul Lewis, Sean Clarke, Caelainn Barr, Josh Holder and Niko Kommenda, ‘Revealed: one in four Europeans vote populist’, The Guardian, 20 November 2018.