ایرانی که با خود و دیگران در صلح باشد
برای من، ایران آب و خاک نیست. مردمان ایران است و هنر و فرهنگ و ادب ایران. انسان منبع ارزش است، و ارزش خاک برخاسته از ارزش انسانهایی که در آن خاک به سر میبرند. ایران بدون ایرانیان تکه خاکی بیش نیست - همانند همه سرزمینهای دیگر روی زمین. ولی آن چه ایران را ایران میکند مردمان آن از تیرهها و زبانها و فرهنگهای مختلف است. ایرانِ من سعدی و حافظ و مولوی و فردوسی و عطار و حلاج و ابن سینا و خیام و قرّةالعین و سهروردی و دهها و صدها ادیب و شاعر و عارف و فیلسوف و دانشمند و هنرآفرین و فرهنگساز دیگر تاریخ این کشور است.
چشمانداز مطلوب من برای آیندهی ایران جامعهای است که با خود و دیگران در صلح به سر میبرد. جامعهای دموکراتیک که در آن حق و آزادی به صورت مساوی بین همهی افراد صرف نظر از جنسیت، رنگ، نژاد، طبقه، خاستگاه، عقیده،گرایش، سبک زندگی و روابط انسانی، تقسیم شود. جامعهای که تمام قوانین آن بر اساس اعلامیهی جهانی حقوق بشر تنظیم واجرا شود.
در ایرانی که آرزوی من است، آموزش، بهداشت، تغذیه و مسکن مناسب برای همگان فراهم خواهد بود، و هر کودکی از امکانات مساوی برای رشد برخوردار خواهد شد. در ایران مطلوب من، جامعه و حکومت در درجهی اول با ریشهیابی عوامل جرم و جنایت به مبارزه با آنها خواهند پرداخت و در مجازات مجرمان از اعمال هرگونه خشونتی خودداری خواهند کرد.
در ایرانی که آرزوی من است، تمامیت ارضی آن از طریق گسترش برابری، عدالت اجتماعی و حس همبستگی ملی تأمین خواهد شد. در ایران مطلوب من، تمامیت ارضی با اختصاص منابع ملی به مناطق محروم، توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آنها تا حد رسیدن کشور به یک استاندارد واحد ملی، و شکوفایی زبانها و فرهنگهای محلی در کنار زبان مشترک فارسی، تضمین خواهد شد.
ایران مطلوب من با کشورهای دیگر جهان و به خصوص همسایگان خود با رعایت اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر روابط حسنه بر قرار خواهد کرد. ایرانی که آرزوی من است، طرفدار صلح جهانی و رعایت حقوق بشر در سراسر جهان خواهد بود و برای تحقق آنها از راههای صلحآمیز تلاش خواهد کرد.
این آیندهی مطلوب تنها از طریق گسترش فرهنگ دموکراسی و حقوق بشر و رشد و اعتلای آن در جامعه تحققپذیر است. جامعه ایران (در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا) از سطح بالایی از تحصیلات و آشنایی با ارزشهای دموکراسی و حقوق بشر برخوردار است. ایران بیش از یک صد سال پیش، و پیش از تمامی این کشورها از از طریق انقلاب مشروطیت با فرهنگ دموکراسی آشنا شده است. ارزشهای صلح و مدارا («با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» -حافظ)، همدردی («بنی آدم اعضای یک پیکرند» -سعدی) و نفی خشونت («خون به خون شستن محال آمد محال» -مولوی) در فرهنگ غنی ایران ریشه دارد. این ارزشها منبعی غنی و الهامبخش برای گسترش فرهنگ دموکراسی و حقوق بشر در ایران آینده خواهند بود. چهار دهه حکومت قهر و تبعیض و خشونت و ضد دموکراسی و ضد حقوق بشر، فرهنگ جامعه را تا حدی مورد تاثیر قرار داده است ولی با نفی این حکومت میتوان امید و انتظار داشت که این پوستهی ضد فرهنگی بشکند و ارزشهای انسانی فرهنگ ما غالب شود.