چرا اقتدارگرایان هنر را سرکوب میکنند؟
wikiart
در اوایل سپتامبر، مهمترین رویداد ادبی برزیل، دوسالانهی کتاب ریو، به کانون جنگهای فرهنگی این کشور تبدیل شد زیرا مسئولان کشور یک کتاب مصور را توقیف کردند. در صفحهای از کتابِ انتقامجویان: مبارزهی کودکان دو مرد کاملاً پوشیده سرگرم بوسیدن یکدیگر بودند. شهردار ریو، مارسِلو کریوِلا، که زمانی همجنسگرایی را «شرارتی هولناک» خوانده بود، از این بوسهی همجنسگرایانه آنقدر عصبانی شد که به پلیس دستور داد که این کتاب را از بازار جمع کنند تا «کودکان از گزندش در امان بمانند.»
کریوِلا، که قبلاً اسقف بوده، عضو «کلیسای جهانی ملکوت الهی» است که همجنسگرایان و دوجنسگرایان را اسیر شیطانی مؤنث میداند. کریولا همچنین گفته است که هندوها «ارواحی ناپاک» دارند و کاتولیکها را «اهریمنی» خوانده است. این سازمان تبشیری صدها شعبه دارد و یکی از عوامل اصلیِ موفقیت ژائیر بولسوناروی راستگرایِ افراطی در انتخابات ریاست جمهوری برزیل بوده است. بنیانگذار این کلیسا میلیاردری به نام اِدیر ماچِدو است که بنا به گزارش نشریهی فوربز، ثروتمندترین کشیش برزیل به شمار میرود. او ادعا میکند که «روسپیها، همجنسگرایان و دوجنسگرایان جنزدهاند».
برای من که رماننویسی ترک هستم این حرفهای آتشافروزانه به طور هولناکی آشنا است. پوپولیستهای دستراستی به بهانهی محافظت از کودکان، هنر و ادبیات را سانسور، کنترل و تحقیر میکنند. در ترکیه در ماه مه، مسئولان کشور به طور جنونآمیزی به رماننویسانی که به موضوعات پیچیدهای مثل کودکآزاری و مزاحمت جنسی میپردازند، حمله کردند. هنر و ادبیات بیش از پیش در کانون جنگهای فرهنگی جدید خواهند بود. شاید چنین به نظر برسد که این حملات پراکنده است و به هم ربط ندارد اما در واقع حاکی از ذهنیتی مشابه و نشانهی موج فزایندهی تعصب است.
در ده سال گذشته، خشونت جنسی و ازدواج کودکان در ترکیه به شکل نگرانکنندهای افزایش یافته است. در سال ۲۰۱۷، دولت رجب طیب اردوغان «قانون مُفتی»ها را تصویب کرد، قانون مناقشهانگیزی که به روحانیون محلی اجازه میدهد تا خطبهی عقد را بخوانند و آن را ثبت کنند. سازمانهای مدافع حقوق کودکان و زنان ماهها به دولت هشدار داده بودند که تصویب چنین قانونی تعداد ازدواجهای ثبتنشده از جمله ازدواج اجباری دختربچهها را افزایش خواهد داد.
محافل هوادار دولت بیوقفه به «معاهدهی استانبول دربارهی پیشگیری و مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی» حمله کردهاند. روزنامهی اسلامگرای یِنی آکیت ادعا کرد که این معاهده «مبنای توجیه بدعتگذاریِ همجنسگرایی و فروپاشی خانواده تحت لوای جلوگیری از خشونت علیه زنان است.» اوضاع قربانیان بهبود نیافته است و تنها در ماه اوت ۴۹ زن در ترکیه به قتل رسیدند. اخیراً دادگاهی به بهانهی «رفتار خوب» مردی که همسر باردار ۱۹ سالهاش را کشته بود دوران محکومیتش را کاهش داد. مسئولان کشور به جای تأسیس پناهگاههایی برای زنان و کودکان آزاردیده و تغییر قوانین مردسالارانه و حمایت از قربانیان، به بازجویی از رماننویسان پرداختهاند.
سرکوب اقلیتهای جنسی بخش انفکاکناپذیری از سیاست دولتیِ «ترویج ارزشهای خانوادگیِ سنتی» است. در نوامبر ۲۰۱۷، برگزاری هر گونه مراسم عمومی در دفاع از حقوق اقلیتهای جنسی ممنوع شد. فرمانداریِ آنکارا برگزاری یک جشنوارهی سینمایی را ممنوع کرد و مدعی شد که این جشنواره «احساسات عمومی جامعه» را جریحهدار خواهد کرد. تشدید شعارهای پوپولیستی دستراستی اغلب به افزایش زنستیزی و همجنسگراهراسی میانجامد. به اسم محافظت از ارزشهای خانوادگی یا به بهانهی جلوگیری از جریحهدار شدن احساسات عمومی، روی هنر و ادبیات انگشت میگذارند و آنها را سانسور میکنند. کتابها، رمانهای مصور، نمایشگاههای هنری، نمایشهای موزیکال، مجموعههای تلویزیونی و کارتونها را هدف قرار میدهند.
تصویری که خشم شهردار ریو را برانگیخت و به ممنوعیت کتاب مصور انتقامجویان: مبارزهی کودکان انجامید. عکس: جیم چونگ/ماروِل
در آلاباما «ازدواج دو موش همجنسگرا» به مناقشهی غیرمنتظرهای انجامید زیرا پخش یک مجموعهی تلویزیونی انیمیشنی با عنوان «آرتور» که در صحنهای از آن دو موش همجنسگرا با هم ازدواج میکردند، متوقف شد. یک کتاب کودک با عنوان تانگوی سهنفره هم در بعضی از مدارس و کتابخانههای آمریکا ممنوع شده است. این کتاب مبتنی بر داستان واقعیِ دو پنگوئن همجنسگرا در باغوحش سنترال پارک نیویورک است.
وقتی پای حقوق زنان و اقلیتهای جنسی در میان است، افراطیونی که ظاهراً در طیفهای سیاسی متفاوتی قرار دارند حرفهای به شدت مشابهی میزنند. گفتار کشیشهای راستگرای تبشیری در آمریکا یادآور سخنان روحانیون اسلامگرا در خاورمیانه است که با الفاظی متفاوت همان حرفها را بر زبان میآورند. علی ارباس، وزیر امور دینی ترکیه، ادعا میکند که راهپیمایی هجنسگرایان «با خلقت مغایرت دارد.» او روابط همجنسگرایانه را «بدعت» میخواند و میگوید «وظیفهی همهی ما تعلیم و تربیت کودکان و جوانانمان و محافظت از آنها در برابر افکار انحرافی است.» امسال هم پلیس با استفاده از گلولههای پلاستیکی و گاز اشکآور از برگزاری راهپیمایی همجنسگرایان در استانبول و دیگر شهرها جلوگیری و فعالان همجنسگرا را دستگیر کرد.
در روسیه، اجرای نمایشی با عنوان «آبیها و صورتیها» با شدت و حدت مشابهی ممنوع شد. «دیدهبان حقوق بشر» با انتشار گزارش مشروحی نشان داد که «قانون تبلیغ همجنسگرایی»، که از سال ۲۰۱۳ اجرا شده، تأثیر بسیار مخربی بر اقلیتهای جنسیِ جوان روسیه گذاشته، و بدنامیِ اجتماعی، آزار و خشونت علیه اقلیتهای آسیبپذیر را تشدید کرده است. بنا به این گزارش، متخصصان سلامت روانی هم در معرض خطر هستند. آنها «نباید به علت ارائهی مشاوره و دیگر خدمات به جوانان عضو اقلیتهای جنسی نگران باشند: آنها باید بتوانند آزادانه و بر اساس شواهد و مدارک و بهترین موازین بینالمللی مشاوره دهند، نه این که نگران عواقب اجتماعیِ ناشی از این قانون سرکوبگر باشند.»
در لهستان هم کارزار مشابهی برای سانسور و تحدید فضای عمومی به راه افتاده است. وقتی شهردار ورشو آموزش حقوق همجنسگرایان در مدارس این شهر را مُجاز اعلام کرد، یاروسلاو کاژینسکی، رهبر حزب «قانون و عدالت»، این کار را «حمله به کودکانمان» خواند.
در مجارستان، نمایش «بیلی الیوت» به اشاعهی «پروپاگاندای همجنسگرایی» متهم شد. در پی افزایش دشنامها و تهدیدها اجرای این نمایش بعد از مدت کوتاهی متوقف شد. روزنامهی دستراستیِ فیگیلو فهرست دانشگاهیانی را منتشر کرد که در حوزهی مطالعات جنسیتی یا اقلیتهای جنسی تحقیق میکردند. روزنامهی دیگری با عنوان ماگیار ایدوک نوشت: ««ترویج همجنسگرایی نمیتواند هدفی ملی باشد زیرا جمعیت کشور دارد پیرتر و کمتر میشود و کشورمان در معرض حمله قرار دارد.» در مجارستان هم مثل اکثر دیگر موارد مشابه، روایتهای مخالف مهاجرت و اقلیتهای جنسی با یکدیگر همراه هستند.
در مجارستان، دولت ویکتور اوربان مطالعات جنسیتی و مطالعات زنان را به طور رسمی ممنوع کرده است. یکی از سخنگویان دولت گفت که دولت نمیپذیرد که «به جای جنسیتهای زیستشناختی از جنسیتهای مصنوع اجتماع حرف بزنیم.» «کنگرهی جهانی خانوادهها»، که با هزینهی تبشیریهای آمریکایی و با حمایت ماتئو سالوینی، وزیر کشور سابق ایتالیا، در ورونا برگزار شد رویکرد مشابهی داشت.
آنقدر نمونههای مختلفی در کشورهای گوناگون دیدهایم که بفهمیم حملهی لفظی به حقوق زنان و اقلیتهای جنسی بخش انفکاکناپذیری از خیزش ملیگرایی و اقتدارگرایی پوپولیستی است. سانسور حکومتی و کنترل هنر و ادبیات مؤلفههای جداییناپذیر نفرت و تبعیض علیه اقلیتهای جنسی، مهاجران و روشنفکران هستند. هنرمندان و نویسندگان باید بدانند که در دیگر نقاط دنیا چه اتفاقی دارد برای همکارانشان رخ میدهد. ما نمیتوانیم ساکت باشیم.
برگردان: عرفان ثابتی
الیف شفق، رماننویس ترکتبار، از پرخوانندهترین نویسندگان معاصر و نامزد دریافت جایزهی «بوکر» است. آنچه خواندید برگردان این نوشتهی او با عنوان اصلیِ زیر است:
Elif Shafak, ‘For authoritarians, stifling the arts is of a piece with demonizing minorities’, The Guardian, 22 September 2019.