والدین در بازداشت موقت، کودکان در اضطراب
زمانی که ادعا میشود جرمی اتفاق افتاده است، چه اتهام وارد شده از اتهامات عادی باشد و چه اتهامات سیاسی، امنیتی و اعتقادی، شرایط مشابهی در مورد احضار و بازداشت موقت اتفاق میافتد. بازداشت موقت در عمل ممکن است از چند ساعت تا چند سال طول بکشد و در چنین شرایطی اگر فرد بازداشت شده، دارای فرزند باشد، کودک یا کودکان او در معرض آسیبهای ناشی از زندانی شدن والدین قرار میگیرند.
هر کودک، یک راهکار
برای اندازهگیری میزان آسیبهایی که زندانی شدنِ والدین بر کودکان وارد میکند و نوع این آسیبها به طور خلاصه میتوان سه عامل اصلیِ «جنسیت و سن کودک»، «جنسیت والد» و «شرایط اجتماعی و اقتصادی زندگیِ کودک» را مد نظر داشت. همچنین باید توجه داشت که زندانی شدن هر یک از والدین به دلیل نقشها و جایگاه تعریفشده یا کلیشهای که هر یک دارند و همچنین نوع رابطهشان با کودک آثار متفاوتی بر کودک به جا میگذارد.
منابع حمایتی که کودک میتواند از محیط اطرافش دریافت کند، سطح دانش والدگری پدر و مادر و اطرافیان کودک، سطح درآمد خانوادهی کودک و تعلق کودک به گروه اجتماعی خاص که ممکن است با تبعیضهای ساختاری مواجه باشد ــ مانند اقلیتهای قومی و مذهبی ــ نیز هر کدام میتوانند نوع و میزان آسیبهایی را که کودک با زندانی شدنِ والد متحمل میشود، متفاوت کنند. البته این عوامل به صورت پیچیده و تو در تو با یکدیگر ارتباط دارند. به عنوان مثال تعلق کودک به خانوادهای با سطح سواد بالاتر احتمالاً او را به طبقهی اقتصادی و اجتماعی با دسترسی به منابع مالی و امکانات رفاهی و خدمات عمومی بیشتری متعلق میکند و همین موضوع تأثیر مستقیمی بر منابع حمایتیای دارد که کودک برای گذار از دوران تراما به آن نیاز دارد.
حال پرسش این است که در شرایطی که احتمال بازداشت موقت یا دائم فرد وجود دارد یا فرد به طور موقت یا دائم بازداشت شده، چه منابعی را برای کودکان با ویژگیهای مختلف و در شرایط متفاوت باید فراهم کرد و چه اقداماتی باید انجام داد تا کودکِ فرد زندانی شده یا در معرض زندانی شدن، کمترین آسیب را ببیند؟
نسخهای برای تمام کودکان
هیچ نسخهی یکسانی برای حمایت از کودکانِ زندانیان وجود ندارد و هر مداخلهای باید با در نظر گرفتن موقعیت تکتک آنها صورت بگیرد. با این حالا با اتکا به دانش بشری، بهخصوص علوم روانشناسی و تربیت کودک و همچنین اصول کلی پیماننامهی حقوق کودک میتوان مواردی کلی را برای حمایت از کودکان برشمرد و امیدوار بود که رعایت آنها بتواند تمام این کودکان را از آسیبهای بیشتر محافظت کند.
دور نگهداشتن کودک از توجه زیاد
پیش از هرچیز باید بتوانیم بین بیتوجهی به کودک و نادیده گرفتن او با توجه زیاد به او تفاوت قایل شویم و تعادلی در میزان توجه عاطفی و فیزیکی که متوجه کودک میکنیم، برقرار کنیم. بنا به تحقیقات انجام شده، توجه زیاد به کودکی که دچار تراما شده میتواند به آثار منفی جسمی و روانی در حد بیماریهای جسمی سخت بینجامد.
توجه زیادی را باید در رفتار رسانهها و نحوهی پوشش خبری افراد زندانی شده نیز مد نظر قرار داد. گرچه مهم است که کودکِ فرد زندانی شده از اطلاعرسانی دربارهی فرد زندانی شده حذف نشود، اما اهمیت زیادی دارد تا این شیوهی اطلاعرسانی با منافع کودک منطبق باشد، حریم خصوصی او رعایت شود، و به استفادهی ابزاری از او منجر نشود.
گفتوگو با کودک دربارهی والد زندانی
فصل مشترک اغلب راهکارهای ارایه شده توسط کارشناسان برای خانوادهها و پرستارانِ کودکانی که والدینشان زندانی است گفتوگو با کودک است. کودک نیاز دارد تا در مورد شرایط والدش که از زندگی او غایب شده، اطلاع کسب کند. تحقیقات گسترده در مورد نحوهی اطلاعرسانی خانوادهها دربارهی شرایط والد زندانی، آثار عمدتاً منفیِ «پنهانکاری» را نشان میدهد. اغلب کارشناسان پیشنهاد میکنند که موقعیت فرد زندانی شده متناسب با سن کودک برای او توضیح داده شود.
مهمترین نتیجهی گفتوگو برای کاهش آسیبهای ناشی از زندانی شدن والدین، شنیده شدن کودک برای درک احساسات او، کمک به او برای فهم احساسش و حمایت از او برای مواجهه با احساساتش است.
دادن پاسخ متناسب به سؤالات کودک از دیگر نکات مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. برخی سؤالات در ذهن کودکان شکل میگیرند اما به دلیل ناتوانی در بیان یا نداشتن حس امنیت، ابراز نمیشوند. بنابراین بهتر است تا خانوادهها از سؤالات احتمالی کودکان مطلع باشند یا با گفتوگوی سازنده و تکنیک «سؤال باز» که فرد میتواند بدون دادن پاسخ آری یا خیر، آنچه را در ذهنش میگذرد توضیح بدهد، به درک بهتری از سؤالات احتمالی کودک برسند.
تعریف کردن داستانهای مشابه کودکانی با والد زندانی
یکی از راههای دستیابی به اطلاعاتی در مورد شرایطی که کودکان با موقعیت مشابه میتوانند تجربه کنند، شنیدن تجربههای دیگران است. هرچند هنگام استفاده از این تجربه باید شرایط خاص هر کودک را مد نظر داشت، اما این تجربهها میتواند تصویری کلی از شرایط کودک در اختیار ما قرار دهند. رسانهها و نهادهای مدنی در جمعآوری این تجربهها میتوانند نقش مؤثری ایفا کنند.
اگر امکان ارتباط نزدیک و فیزیکی خانوادههایی با شرایط مشابه یا تقریباً مشابه فراهم باشد، احتمال اثرگذاری آن در افزایش همدلی و کاهش گفتوگوهای منفی ذهنی کودک بالاتر خواهد رفت. پیشنهاد عملی برای خانوادههایی که چنین امکانی را ندارند، خواندن داستان یا روایت کسانی که این شرایط را از سر گذارندهاند، برای کودک است. در نبود داستانها و روایت افراد دارای والد زندانی، میتوان از داستانهای نوشته شده در مورد سایر انواع جدایی مانند جدایی ناشی از طلاق یا مرگ بهره برد.
تأمین حداکثر منابع حمایتی مورد نیاز کودک
داشتن حلقهی دوستان و آشنایانی که نقش حامیان عاطفی، حامیان مالی یا الگو را برای کودک ایفا کنند نیز از جمله مهمترین منابع حمایتی است که کودکی که با شرایط موقت یا دائم زندانی شدن والدیناش مواجه است به آن نیاز خواهد داشت.
تلاش در حفظ رابطهی کودک با فرد زندانی شده، چه از طریق ملاقات و چه از طریق سایر ابزارهای ارتباطی، از جمله ارتباط غیرمستقیم مانند در اختیار داشتن عکس و یادگاری از فرد زندانی، از دیگر پیشنهاداتی است که میتوان در اختیار خانواده کودکان زندانیان قرار داد.
اما مهمترین حمایتی که خانوادهای که با ترامای جدایی مواجه شده نیاز خواهد داشت، حمایتهای تخصصی است. یک متخصص از جمله روانشناس، با در نظر گرفتن ویژگیهای فردی میتواند کمک تخصصی فردی در اختیار کودک و خانوادهاش قرار دهد.
زندانی شدن والد، بهصورت موقت یا دائم، میتواند آثار دائم و عمیقی بر روی کودکان باقی بگذارد. آماده بودن برای این شرایط و داشتن اطلاعاتی در مورد ابزارهایی که قابلیت کمک به کودکان در این شرایط را دارد، میتواند تاثیر و طول مدت ماندگاری این آثار را کاهش دهد.