جغرافیا علیه تاریخ
هامون نیشابوری
چگونه ممکن است برداشتی از زمان به نفی تاریخ منجر شود و پیامدهای ناگواری برای تعاملات بشری داشته باشد؟
چگونه ممکن است برداشتی از زمان به نفی تاریخ منجر شود و پیامدهای ناگواری برای تعاملات بشری داشته باشد؟
برای نویسندگان، «ما» و «آنها»یی وجود ندارد بلکه فقط انسانهایی وجود دارند با گفتهها و ناگفتههایشان. وظیفهی نویسنده اعادهی انسانیت به آنهایی است که انسانیتزدایی شدهاند. رمان مهم است چون در دیوار بیتفاوتیای که ما را احاطه کرده، روزنههایی کوچک ایجاد میکند. رماننویسان باید بر خلاف جریان آب شنا کنند و این ضرورت هیچ وقت مثل امروز آشکار نبوده است.
واژهی «پوپولیسم» در قرن بیستم به ندرت به کار میرفت؛ پوپولیسم واژهای بسیار تخصصی بود که صرفاً توسط مورخان آمریکایی برای توصیف پوپولیستهای کشاورز میانهی قرن نوزدهم به کار میرفت. من در میانههای دههی 1990 توجهم به این واژه جلب شد، یعنی وقتی برای نگارش پایاننامهام سرگرم تحقیق دربارهی پدیدهای بودم که آن روزها هنوز «افراطگرایی دستراستی» خوانده میشد.
آیا حمایت و حفاظت از محیط زیست با دموکراسی و حقوق بشر تعارض دارد؟ به نظر که چنین نیست؛ در اسناد سازمان ملل، اینها در یکراستا و مقوم یکدیگر تعریف شدهاند. روندهای سیاسی در کشورهای مختلف جهان هم عملاً همین را نشان میدهد. اما تظاهرات دنبالهدار جلیقهزردها در فرانسه سویهی دیگری از ماجرا را نشان میدهد.
اگر 1500 سال پیش در جنوب اروپا به دنیا آمده بودید، فکر میکردید که امپراتوری روم تا ابد برقرار خواهد بود. هر چه باشد، این امپراتوری هزار سالی دوام آورده بود. و با این حال، پس از یک دوره رکود اقتصادی و نظامی، از هم پاشید. در سال ۴۷۶ میلادی به کلی از بین رفت. برای اتباع آن امپراتوری قدرتمند چنین رویدادی حتماً باورنکردنی بوده است.
آلن سوپیو، حقوقدان فرانسوی، در گفتگو با فیلیپ پُتی از اعتراضات جلیقهزردها و نیاز فوری به بازتنظیم شیوهی اعمال قدرت با استفاده از تجارب غنی و متنوع زندگی مردم سخن میگوید.
این روزها شاید چشمانداز اروپا تیره و تار به نظر برسد: بریتانیا به علت برگزیت در حال سقوط دائمی است، موقعیت امانوئل مکرون و آنگلا مرکل تضعیف شده است، و بدیههپردازیِ نه چندان خندهدارِ راست افراطی در ایتالیا روز به روز بدتر میشود. اما اگر کمی آن سوتر به شرق بنگریم با اخبار خوبی روبهرو میشویم. در اروپای مرکزی، به نظر میرسد که جنبشهای دموکراتیک مردمی در حال پیشروی هستند.
کتابخانهها هم مثل خیلی مکانها و پدیدههای دیگر، سویه دیگری هم دارند که برای بعضی نه تنها خوشایند نیست، که ترسناک است و اضطرابآور. وقتی اینترنت فراگیر شد، فرض ابتدایی این بود که اضطراب کتابخانه کاهش پیدا خواهد کرد. واقعیت اما از جنس دیگری است. حالا دیگر تایپ یک کلیدواژه و یک کلیک برای جستجو در گوگل، دهها صفحه نتیجه را جلوی چشم متقاضی میگذارد.
پس از سقوط حکومت پهلوی در بهمن ۱۳۵۷، هنوز تب انقلاب در جان مردم بود که زنان با شوک از دست رفتن بسیاری از حقوقی که طی هفت دههی پیش کسب کرده بودند، مواجه شدند. در چنین شرایطی، جنبش زنان چه کرد و آیا توانست دربرابر حملات پیاپی حکومت جدید، دیواری برای محافظت از حقوق زنان بسازد؟
ما چگونه منازعات را بازنمایی میکنیم و به تصویر میکشیم؟ هنر چه برخوردی با جنگ دارد؟ آیا ما واقعاً میتوانیم از دل جنگ و وحشت، زیبایی خلق کنیم؟ و بهترین شیوه برای به یاد آوردن جنگ چیست، و برای به خاطر سپردن آنهایی که بر اثر جنگ میمیرند؟
بنا بر روایتهایی که در گفتگوهای افلاطونی وجود دارد، سقراط زندگی خود را وقف طرح پرسش کرده بود و آماده بود برای دفاع از زندگی بر مبنای کاوش فلسفی، که با روش طرح پرسش انجام میشد جان خود را فدا کند. اما پرسش چیست؟ چرا تاکنون تحلیلهای زبانشناختی و بررسیهای فلسفی پاسخ جامعی ارائه نکردهاند؟
تراموایی از شرق به غرب اورشلیم میرود. در هر محلهای مسافران گوناگونی به آن میپیوندند و از دین، سیاست، فوتبال و مسائل روزمره حرف میزنند. آموس گیتای، کارگردان سرشناس اسرائیلی، تراموا را استعارهای خوشبینانه و طعنهآمیز از شهری چندفرهنگی میداند و میپرسد، «مردم چطور میتوانند وجود یکدیگر، تفاوتها و اختلافنظرهایشان را بپذیرند و یکدیگر را نکُشند؟»
اعتراضات خشونتآمیز جلیقهزردها که در هفتههای اخیر فرانسه را تکان داده است، چه ماهیتی دارد؟ شانتال موف در گفتگو با روزنامهی چپگرای لیبراسیون در فرانسه، این تظاهرات و امکان پیوند میان آن و یک جنبش سیاسی چپگرا را تحلیل میکند.
امسال جشنوارهی سینمای دیاسپورا هجده ساله شد. این جشنواره در تورنتوی کانادا برگزار میشود و به نمایش فیلمهایی اختصاص دارد که موضوعهایی نظیر مهاجرت، ادغام در جامعهی جدید، و پیوند فرهنگها را بررسی میکنند.
نیروی دفاعیِ متن، هر متنی، در انتشارِ هرچه وسیعتر، و نه هماره سریعترِ، آن است. اما در عین حال، میتوان گفت متنی که مردمان آن را متعلق به خود میدانند، یعنی «نوشتهای برای همه» برای انتشار وسیع بختیارتر است. به عبارت دیگر، این درونِ متن است که به بیرونِ آن چنین قدرتی را میدهد. غنای متن، انسانی بودن آن، چنین میکند.
حقوق بشر زیربنای دموکراسی یا تهدیدی برای پیوند اجتماعی؟ شرطی برای همبستگی گروهی یا پیروزی فردگرایی؟ این پرسشها در طول سی سال گذشته تا امروز تفکر سیاسی در فرانسه و خارج از این کشور را تحتالشعاع خود قرار داده است. این مقاله مسائل و وقایع مرتبط با آن را بررسی میکند.
قبل از ۷ مه ۱۹۹۲ هر کس که چشمش به مرد جوانِ مهربان و خوشسیمایی به نام گوران جلیسیچ میافتاد حاضر بود که سوگند یاد کند که این آدم نمیتواند حتی به یک مورچه هم آزار برساند. اما ...
در ابتدای قرن بیستم، برای کسانی که پروژهی اصلاح و سازش را نپذیرفته بودند، اسلام به کانون مقاومت علیه غرب مبدل شد. سیاسیشدن اسلام ایمان را به ابزاری برای مبارزه با امپریالیسم تبدیل کرد و باعث شد فعالان جدید اسلام را الگویی بدیل برای غرب بینگارند؛ اسلام میتوانست مسلمانان را از عقبماندگی نجات دهد و از آنان در برابر تأثیر فرهنگ غرب حمایت کند ...