مرگ آهستهی جنبش صلح کلمبیا
wola
هنوز خورشید طلوع نکرده بود که یِرلی ولاسکو صدای جیغ و داد دخترش را شنید. دخترش بلند شده بود تا به دستشویی برود اما صدایی نزدیک به ورودیِ این خانهی یک طبقه او را به کنارِ در کشاند. زیرِ در پاکت سفیدی به چشم میخورد که دورش روبانی سیاه بسته بودند.
معنای ضمنیِ این کار روشن بود: ارسال چنین بستههایی در کلمبیا معمولاً نشانهی تهدید به مرگ است. این پاکت حاوی عکس جدیدی از ولاسکو سرگرم قدم زدن در دهکده و شامل نامهای خطاب به او بود: «گویا نمیفهمی که باید از اینجا بری. به زودی میکُشیمت.» دو هفتهی بعد، در ژوئیه، او با دو فرزندش به روستای کارمِن دو بولیوار در همان نزدیکی نقل مکان کرد.
پیمان صلح سال ۲۰۱۶ کلمبیا دستاورد مهمی بود. چند دهه بود که فارک، قویترین گروه شورشیِ کشور جنگ خونینی به راه انداخته بود و دولتهای متوالی کلمبیا عمدتاً در پاسخ به شیوههای سفت و سخت نظامی متوسل شده بودند. فارک، که ظاهراً یک گروه شبهنظامی انقلابی بود، برای تأمین هزینههای خود بیش از پیش به اخاذی، آدمربایی، و قاچاق مواد مخدر روی آورد تا این که سرانجام از نظر نظامی در تنگنا افتاد و کوتاه آمد. در نوامبر ۲۰۱۶، این گروه با دولت رئیس جمهور وقت، خوان مانوئل سانتوس، پیمان صلحی امضاء کرد و سلاحهای خود را به بازرسان سازمان ملل تحویل داد. طولی نکشید که آمار قتل در کشور به پایینترین رقم در ۴۰ سال گذشته رسید. قدیمیترین نیروی نظامی چریکی در نیمکرهی غربی به روند سیاسی پیوسته بود. جایزهی صلح نوبل به سانتوس اهدا شد، و جنگی که به مرگ بیش از ۲۰۰ هزار نفر و آوارگی بیش از ۷ میلیون تن دیگر انجامیده بود، تقریباً یکشبه پایان یافت.
اما سه سال بعد، این روند صلح تضعیف شده است. باندهای تبهکار و قاچاقچیان مواد مخدر دوباره سربرآوردهاند و بر سرِ کنترل معادن کشور و قاچاق سودآور مواد مخدر با یکدیگر درگیر شدهاند و سازماندهندگان اتحادیههای کارگری، رهبران بومیها، مدافعان محیطزیست و فعالان مدنی ــ یعنی کسانی مثل ولاسکو ــ را که بدون ترس با آنها مخالفت میکنند به قتل میرسانند. به گزارش «مؤسسهی مطالعات صلح و توسعه»ی کلمبیا از آغاز سال ۲۰۱۶ تا ژوئن ۲۰۱۹ بیش از ۷۰۰ رهبر مدنی کشته شدهاند. اکثر این قتلها در مناطقی رخ داده که پیش از خلع سلاحِ فارک تحت کنترل این گروه بود.
تجربهی کشور از سال ۲۰۱۶ به بعد حاکی از شکنندگی صلح است، صلحی که دستخوش امیال و اعمال فهرست بلندبالایی از افراد و سازمانها است: پس از مرحلهی موفق اولیهی خلع سلاح و برچیدن نیروهای نظامی، کلمبیا اکنون درگیر مراحل بیثباتکننده و پرهزینهتر جذب مجدد جنگجویان فارک در جامعه است؛ در نواحی روستاییِ آسیبدیده از جنگ چندان سرمایهگذاری نشده است، و تولید غیرقانونی مواد مخدر به شدت افزایش یافته است. این امر در عین حال نقش مهم دولتهای دموکراتیک در محافظت از مخالفان را نشان میدهد. در کلمبیا همین آدمها هستند که هدف قرار میگیرند و به قتل میرسند.
یرلی ولاسکو بیرون از خانهاش دقایقی پیش از نقل مکان به روستای مجاور ال کارمن دو بولیوار. او را به علت دفاع از حقوق زنان به مرگ تهدید کرده بودند. عکس: خوان آردوندو
تجربهی ولاسکو مثال بارز این امر است. این فعال ۳۴ سالهی حقوق زنان از سالها قبل سرگرم حمایت از قربانیان خشونت جنسی و کمک به تشکیل پروندهی دادخواهیِ گروهی علیه سربازان دولتی و جنگجویان شبهنظامی به اتهام تعرض جنسی در ناحیهی مونتز دو ماریا بوده است. این نخستین بار نبود که ولاسکو را به مرگ تهدید کرده بودند ــ او پارسال بارها پیامکها و تماسهای تلفنیِ ناشناسی دریافت کرده بود که به وی هشدار میدادند که کشته خواهد شد.
ولاسکو در اشاره به خودش و دیگر فعالان مدنی میگوید: «ما همان کاری را انجام میدهیم که دولت از انجامش ناتوان است. وقتی حقوقمان را مطالبه میکنیم خود را به خطر میاندازیم...اگر ساکت بمانیم، اوضاع کشور بدتر خواهد شد.»
شعلهور شدن دوبارهی آتش خشونت را معلول چند عامل شمردهاند اما مهمترین عامل عبارت است از فقدان حمایت سیاسی از روند صلح. منتقدان ایوان دوکه، رئیس جمهور کلمبیا، او را متهم میکنند که احتمال موفقیت پیمان صلح را کاهش داده و از مخالفان و دگراندیشان به اندازهی کافی محافظت نکرده است.
حزب راستگرای «مرکز دموکراتیک» دوکه از مخالفان پرهیاهوی معاهدهی صلح بود، و دوکه در مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۸ وعده داد که این پیمان را اصلاح (و نه لغو) کند. بر اساس تحلیل «مؤسسهی کراچ برای مطالعات صلح بینالمللی» در دانشگاه نوتردام، بیش از یک سال پس از آغاز ریاست جمهوری دوکه، کمتر از یک چهارم از حدود ۶۰۰ بند این معاهده به طور کامل اجرا شده است. هر چند بنا به این تحقیق، دولت «پیشرفت منظمی» داشته است اما آهنگ اجرای این پیمان توسط دولت دوکه «در بعضی حیطهها کُند شده است».
برای مثال، میتوان به تلاشهای معطوف به دستیابی به حقیقت و آشتی ملی، یکی از مبانی اصلی این معاهده، اشاره کرد. دادگاه ویژهای برای تحقیق و تفحص دربارهی جنایتهای جنگی و رسیدگی به گزارشهای خشونت تشکیل شد، و حدود ۱۳ هزار عضو سابق فارک و ۲ هزار نفر از اعضای نیروهای مسلح کلمبیا قول دادند که صادقانه سخن بگویند تا به دادگاه در فهم اتفاقات رخداده طی دههها خشونت کمک کنند. دوکه با انتقاد از این دادگاه آن را به ملایمت بیش از حد نسبت به فرماندهان فارک متهم کرده، و خواهان پرداخت غرامت از سوی این گروه به قربانیان و تداوم استرداد متهمان شده است. از همه مهمتر این که او با صدور حکم عفو برای متهمانی که در دادگاه شهادت دهند، مخالفت کرده است. (در ماه مه قضات کلمبیایی با صدور حکمی اعلام کردند که معاهدهی صلح باید بر اساس همان شروط مورد توافق اجرا شود، و در ژوئیه نیز شورای امنیت سازمان ملل از دولت دوکه خواست تا دادگاه ویژه را به رسمیت بشناسد و از کاهش مشروعیت آن جلوگیری کند.)
اعضای تیم فوتبال فارک در منطقهی ویجیا دل فورته سرگرم آمادهسازی خود برای بازی با گردان ۹۴ پیادهنظام نیروهای مسلح کلمبیا هستند. این گردان حفظ امنیت اعضای سابق فارک را بر عهده دارد تا آنها بتوانند به تدریج زندگی غیرنظامی را از سرگیرند. عکس: خوان آردوندو
حامیان رئیس جمهور میگویند که، با توجه به حجم کار و میزان آسیب واردشده به بعضی از نواحی، انجام حتی سادهترین وعدههای معاهدهی صلح، از جمله بهبود وضع آب و برق، بیش از یک دهه طول خواهد کشید، چه رسد به مسائل پیچیدهتر مربوط به اجرای عدالت. امیلیو آرچیلا، یکی از مشاوران دوکه، میگوید: «گاهی نمیتوانیم این را به جامعهی جهانی بفهمانیم، اما ما داریم از سر و سامان دادن به وضعیت 6 میلیون نفر در گوشه و کنار کشور حرف میزنیم که در ۲۰۰ سال گذشته هرگز به این خدمات دسترسی نداشتهاند.»
اما این حرفها کلمبیاییها را متقاعد نکرده است. بر اساس نظرسنجی اخیر گالوپ، 57 درصد عقیده دارند که این دولت به تعهدات خود در قبال معاهدهی صلح عمل نخواهد کرد. خوانیتا گوبرتوس، یکی از نمایندگان زن مجلس و عضو حزب «ائتلاف سبز»، میگوید: «میبینیم که دولت به متحول کردن مناطقی که زمانی تحت کنترل فارک بود، متعهد نیست. این نواحی دارند بسیار بیثبات میشوند.»
این بیثباتی به افزایش خشونت انجامیده است. در ماه اوت، ایوان مارکِز، یکی از فرماندهان ارشد سابق فارک که در مذاکرات صلح نمایندهی این گروه بود و کرسی خود در مجلس سنا را رها کرده و مخفی شده بود، دوباره در انظار عمومی ظاهر شد. مارکز در نطقی ویدیویی گفت که او و گروهی از مخالفان دوباره سلاح به دست گرفتهاند؛ او که لباس چریکی بر تن داشت این تصمیم را ناشی از عدم پایبندی دولت فعلی به وعدههای مندرج در معاهدهی صلح دانست. به گزارش پارِس، اندیشکدهی کلمبیایی متخصص صلح و آشتی، حدود ۱۸۰۰ چریک سابق دوباره به خشونت روی آوردهاند. ظاهراً نیروهای مسلح کلمبیا هم راه حل را در توسل به خشونت دیدهاند: در ماه مه روزنامهی نیویورک تایمز گزارش داد که فرماندهی ارتش کلمبیا به سربازان دستور داده است که قتل و دستگیری جنایتکاران را دو برابر افزایش دهند. این فرمان به این نگرانی دامن زده است که کشور دوباره به دوران ارسال «علائم مثبت نادرست» برگردد، یعنی زمانی که اعضای نیروهای مسلح کلمبیا غیرنظامیان غیرمسلح را میکشتند و لباس چریکها را بر تن آنها میپوشاندند تا سهمیهی قتل چریکها را به حد نصاب برسانند.
بمباران ناشیانهی اعضای فارک که به مرگ ۱۰ کودک و تعداد زیادی از فعالان اجتماعی انجامید موجی از اعتراضات را در پی داشته است. هر چند این تظاهرات در اعتراض به خشونت آغاز شد اما معترضان خواهان افزایش حداقل میزان دستمزد و مستمری و انجام اصلاحات مالیاتی شدند. پس از پنج روز تظاهرات، دوکه خواهان گفتگوی ملی شد. او در سخنرانی تلویزیونی گفت: «من در پی گفتگوی ملی گسترده، فراگیر و سنجیدهای با بخش اجتماعی و خواهان اتحاد کلمبیا هستم.»
بر اساس نظرسنجیها میزان محبوبیت دوکه به ۲۶ درصد سقوط کرده است. بسیاری به صداقت او شک دارند و منتقدانش میگویند که حرف کافی نیست. کلودیا لوپز، شهردار بوگوتا، میگوید: «گفتگو یعنی...پذیرش اشتباهات در کمال فروتنی، انجام تغییرات و اعطای امتیازات. در غیر این صورت، نتیجهی ملموسی نخواهد داشت و تنها سرخوردگی را افزایش خواهد داد.» اومبرتو دو لا کاله، مذاکرهکنندهی ارشد دولت کلمبیا در گفتگوهای صلح، میگوید: «این دولت باید» برای بهبود محافظت از فعالان «اقدامات شفافی انجام دهد و به ساختارهای جنایی منتهی به قتلها رسیدگی کند.»
ولاسکو و مقامهای مسئول میدانند که چه کسی نامهی تهدیدآمیز را زیرِ در گذاشته است: این نامه را یک گروه شبهنظامی راستگرا به نام «نیروهای متحد دفاع شخصی کلمبیا» امضاء کرده است که قبلاً با فارک میجنگید و اکنون اکثر اعضایش را قاچاقچیان مواد مخدر و دیگر تبهکاران تشکیل میدهند. این گروه در ناحیهی کوهستانی مونتز دو ماریا در شمال کلمبیا که به آسمان آبی و هوای سردش شهرت دارد بدنام است: جنگجویان این گروه در فوریهی ۲۰۰۰ تنها طی ۵ روز ۶۶ نفر را در اِل سالادو، زادگاه ولاسکو، به قتل رساندند. این قتل عام در زمین فوتبالی محصور بین یک کلیسا و کتابخانه رخ داد.
اخیراً وقتی با ولاسکو صحبت کردم، از آیندهی بهتر گروه زنانش حرف زد و حتی گفت شاید روزی در مددکاری اجتماعی مدرک دانشگاهی بگیرد. اما واقعیت چیز دیگری است: او مجبور است که بیرون از خانه جلیقهی ضدگلوله بپوشد زیرا کسانی که وی را تهدید کردهاند دستگیر یا متهم نشدهاند.
ولاسکو میگوید: «روزی مردی به من گفت که در این کشور هر رهبری همیشه باید تابوتش را با خود حمل کند.»
برگردان: عرفان ثابتی
خوان آرِدوندو عکاس و نویسندهی آمریکایی-کلمبیایی رسانههایی همچون نیویورک تایمز، نشنال جیوگرافیک و ایاسپیاِن است. از میان جوایزی که به او اهدا شده است، میتوان به جایزهی «ورلد پرِس فوتو» اشاره کرد. او در سال ۲۰۱۹ بورسیهی دانشگاه هاروارد بوده است. آنچه خواندید برگردان این نوشتهی او با عنوان اصلیِ زیر است:
Juan Arredondo, ‘The Slow Death of Columbia’s Peace Movement’, The Atlantic, 30 December 2019.